وَ فِي أَمْرِهِ ...جِدّاً: اجتهد و- به الامر: اشتدّ و- فى عيون النّاسجِدّاً: عظم ...» در قاموس نيز، قطع يكى از معانى اين كلمه آمده است.
قول مجمع البيان از همه جامعتر و عاليتر است كه در ذيل آيه 3 سوره
جنّ ميگويد: اصل جدّ بمعنى قطع است، عظمت را از آن جدّ گويند چون از هر عظمت منقطع
است كه مقامش از همه والاست، پدر بزرگ را جدّ گويند چون در بلندى مرتبه پدرى از
پائينى مقطوع است: بحظّ و بهره بجهت انقطاع در علوّ شأن جدّ گفتهاند، بجدّ خلاف شوخى
از آن جدّ گفتهاند كه از سخيف بودن بريده شده و بتازه از آن جهت جديد گفتهاند كه
در غالب، زمان بريده شدن آن تازه است.
بهر حال: سه صيغه از اين كلمه در قرآن مجيد آمده است:
جدّ، جديد و جدد و درباره هر سه بحث ميكنيم.
1-وَ أَنَّهُ تَعالىجَدُّرَبِّنا مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداًجنّ: 3 حقّا كه مقام و عظمت
پروردگار ما والاست زنى و فرزندى براى خود نگرفته است. اين آيه از اقوال جنّ است
كه در قرآن نقل شده و مراد از جدّ عظمت و مقام است در صحاح و نهايه و اقرب الموارد
از انس بن مالك نقل است كه:
خطبه 189 و مراد از آن عظمت است در حديث دعاء نقل است:
تَبَارَكَ اسْمُكَ وَ تَعَالَىجَدُّكَ.
(نهايه).
2-أَ إِذا كُنَّا تُراباً أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍجَدِيدٍرعد: 5 آيا آنگاه كه خاك ميشوم آيا
در خلقت تازهاى خواهيم بود؟!! اين كلمه هشت بار در قرآن آمده و همه در باره خلقت
جديد است.