10 آنانكه
كفر ورزيدند و آيات ما را تكذيب كردند آنها ياران آتش بزرگاند.
جدث:قبر. جمع آن اجداث است (مجمع، صحاح، قاموس) و در آن جدف (بفاء) نيز
گفتهاند.
فَإِذا هُمْ مِنَالْأَجْداثِإِلى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَيس: 51 آنگاه آنها از قبرها بجانب
پروردگارشان بسرعت ميروند اين آيه نظير آيهيَخْرُجُونَ مِنَالْأَجْداثِسِراعاًمعارج: 43 است بنا بر آنكه «يَنْسِلُونَ»از نسول
بمعنى سرعت باشد چنانكه مجمع البيان عقيده دارد.
يَخْرُجُونَ مِنَالْأَجْداثِكَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌقمر: 7 درباره اين آيه تحقيقى
داريم كه در جراد مطالعه شود.
در موقع بحث رفيق دانشمندم آقاى محمد امين رضوى صاحب كتاب تجسم عمل و
غيره، احتمال ميدادند كه «يَنْسِلُونَ»در آيه اوّل از نسل بمعنى تولّد باشد يعنى آنها از قبرها متولّد
ميشوند. ولى «نسل» از باب ضرب يضرب در لغت بمعنى
زائيدن و كثير الولد شدن نيامده و از باب نصر ينصر بدان معنى بكار رفته است و از
هر دو باب بمعنى اسراع در حركت آمده است وانگهى آيه 43 معارج قرينه است كه «يَنْسِلُونَ»بمعنى
سرعت ميباشد و اگر دليلى از لغت داشتيم احتمال ايشان كاملا بجا بود و «يَنْسِلُونَ»در قرآن
از باب نصر ينصر خوانده نشده است.
جدّ:راغب در مفردات گويد: جدّ بمعنى قطع زمين هموار است و از همين است كه
گويند:
«جَدَّفِي سَيْرِهِ وَجَدَّفِي أَمْرِهِ» و ثوبجديددر اصل بمعنى ثوب مقطوع است سپس
بهر تازه جديد گفتهاند در اقرب الموارد بمعنى كوشش، شدّت، عظمت و غيره گفته است
عين عبارت اين است «جَدَّفِي سَيْرِهِ