responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 206

وصف دنيا فرموده:

«وَ الْعَنُودُ الصَّدُودُ وَ الْحَيُودُ، الْمَيُودُ».

حيود صيغه مبالغه از حيد است يعنى: دنيا بسيار لجوج و مانع و بسيار كنار شونده و مضطرب است. معنى آيه چنين است: بيهوشى مرگ بحقّ آمد آن چيزى است كه از آن ميگريختى و متنفّر بودى. اين كلمه بيشتر از يكبار در كلام اللّه مجيد نيست.

حيران: سرگردان. وَ نُرَدُّ عَلى‌ أَعْقابِنا بَعْدَ إِذْ هَدانَا اللَّهُ كَالَّذِي اسْتَهْوَتْهُ الشَّياطِينُ فِي الْأَرْضِ‌ حَيْرانَ‌ انعام: 71 «حَارَ الرجُلُ فِي أَمْرِهِ‌ يَحَارُ: جَهِلَ وَجْهَ الصَّوَابِ» راغب آنرا مردّد بودن در كارها گفته كه همان سرگردانى است.

يعنى: آيا بعد از آنكه خدا هدايتمان كرده عقبگرد كنيم؟ مانند كسيكه شياطين او را در حال حيرت بسقوط و هلاك خوانده است.

كلمه حيران در قرآن فقط يكبار يافت ميشود.

حيص: عدول. كنار شدن.

«حَاصَ‌ عَنْهُ‌ حَيْصاً عَدَلَ وَ حَادَ» على هذا اين كلمه معنى و وزنا مثل حَيْد است كه گذشت. مَحِيص‌ اسم مكان بمعنى فرارگاه و محل كنار شدن است و آن در قرآن پنج بار آمده است‌ سَواءٌ عَلَيْنا أَ جَزِعْنا أَمْ صَبَرْنا ما لَنا مِنْ‌ مَحِيصٍ‌ ابراهيم:

21 برابر است بر ما خواه ناله كنيم يا صبور باشيم ما را فرارگاهى از عذاب نيست.

حيض: خون قاعدگى (مفردات- المنار) وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ‌ الْمَحِيضِ‌ قُلْ هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِي‌ الْمَحِيضِ‌ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ ... بقره: 222.

در مفردات گويد: محيض بمعنى حيض و وقت حيض و مكان حيض است. ابن اثير در نهايه گفته:

محيض، مصدر و اسم زمان و اسم مكان و بمعنى خون حيض استعمال ميشود.

بهتر است محيض اوّل را در آيه بمعنى خون و محيض دوّم را بمعنى زمان بگيريم معنى آيه چنين ميشود

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 206
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست