responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 151

شمردن است.

عَلِمَ أَنْ لَنْ‌ تُحْصُوهُ‌ فَتابَ عَلَيْكُمْ ... مزمّل: 20 داند كه بسر بردن آن نتوانيد. آيه در باره عبادت شب است و ضمير «تُحْصُوهُ» به ليل كه در صدر آيه است بر ميگردد و منظور از احصاء، شب را در حال عبادت بروز آوردن است كه بر همه ممكن نيست. و شب زنده دارى يكنوع شمردن دقائق شب است.

حضر: حضور. ضدّ غائب شدن (قاموس) أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ ... بقره:

133 يا شما آندم كه مرگ يعقوب در رسيد حاضر بوديد؟

وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَ أُحْضِرَتِ‌ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ ... نساء: 128 سازش كردن خوب است. جانها بر بخل حاضر شده هستند يعنى بخل از غرائز نفسانى است و بخل هر نفس در آن حاضر است و بواسطه آن از منافع خويش دفاع ميكند.

وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ‌ مُحْتَضَرٌ قمر: 28 محتضر: حاضر شده يعنى: آنها را خبر ده كه آب ميانشان قسمت شده است و هر قسمت، اهلش در آن حاضر ميشود (نوبتى براى آنها و نوبتى براى ناقه صالح) على هذا «مُحْتَضَرٌ» بصيغه مفعول وصف نوبت است نه وصف اهل آن.

حضّ: ترغيب. وَ لا يَحُضُ‌ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ ماعون: 3 بر طعام مسكين ترغيب و تشويق نميكند بنظر ميايد مراد آنست كه انسان نه تنها بايد بمسكين اطعام كند بلكه بايد ديگران را نيز باين كار ترغيب نمايد.

مُحَاضَّة: ترغيب كردن يكديگر است‌ وَ لا تَحَاضُّونَ‌ عَلى‌ طَعامِ الْمِسْكِينِ‌ فجر: 18 بطعام مسكين يكديگر را تشويق نميكنيد.

حطب: (بر وزن فرس) هيزم. وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ‌ مسد: 4 و زنش در حاليكه باركش هيزم است به (ت ب ب) رجوع شود. وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ‌ حَطَباً جنّ: 15 امّا ستمگران‌

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 2  صفحه : 151
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست