عَلِمَ أَنْ لَنْتُحْصُوهُفَتابَ عَلَيْكُمْ ...مزمّل: 20 داند كه بسر بردن آن نتوانيد. آيه در باره عبادت شب است و
ضمير «تُحْصُوهُ»به ليل كه
در صدر آيه است بر ميگردد و منظور از احصاء، شب را در حال عبادت بروز آوردن است كه
بر همه ممكن نيست. و شب زنده دارى يكنوع شمردن دقائق شب است.
حضر:حضور. ضدّ غائب شدن (قاموس)أَمْ كُنْتُمْ شُهَداءَ
إِذْحَضَرَيَعْقُوبَ الْمَوْتُ ...بقره:
133 يا
شما آندم كه مرگ يعقوب در رسيد حاضر بوديد؟
وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِالْأَنْفُسُ الشُّحَّ ...نساء: 128 سازش كردن خوب است.
جانها بر بخل حاضر شده هستند يعنى بخل از غرائز نفسانى است و بخل هر نفس در آن
حاضر است و بواسطه آن از منافع خويش دفاع ميكند.
وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْماءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍمُحْتَضَرٌقمر: 28 محتضر: حاضر شده يعنى:
آنها را خبر ده كه آب ميانشان قسمت شده است و هر قسمت، اهلش در آن حاضر ميشود
(نوبتى براى آنها و نوبتى براى ناقه صالح) على هذا «مُحْتَضَرٌ»بصيغه مفعول وصف نوبت است نه وصف اهل آن.
حضّ:ترغيب.وَ لايَحُضُعَلى طَعامِ الْمِسْكِينِماعون: 3 بر طعام مسكين ترغيب و
تشويق نميكند بنظر ميايد مراد آنست كه انسان نه تنها بايد بمسكين اطعام كند بلكه
بايد ديگران را نيز باين كار ترغيب نمايد.