در بعضى از آيات هست كه آنها را لرزه گرفت مثلفَأَخَذَتْهُمُ
الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمِينَاعراف: 78.
و در بعضى صيحه ذكر شده است نحووَ أَخَذَ الَّذِينَ
ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دِيارِهِمْ جاثِمِينَهود: 67 و آيات ديگر.
بايد دانست كه عذاب آنها صاعقه آسمانى بوده و بوسيله آن خشك شده و از
بين رفتهاند و چون صاعقه توأم با صيحه و رعد است و از طرف ديگر برق زده ميلرزد و
بر زمين ميافتد، لذا هر سه تعبير صحيحاند و از هم جدا نيستند.
ثَمَر:ميوه.كُلُوا مِنْثَمَرِهِإِذاأَثْمَرَ ...انعام: 141 بخوريد از ميوه آن
آنگاه كه ميوه ميدهد.
واحد آن ثمرة است مثلكُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْثَمَرَةٍرِزْقاًبقره:
25 جمع
آن ثمرات است نظيرفَأَخْرَجَ بِهِ مِنَالثَّمَراتِرِزْقاً لَكُمْ ...بقره: 22.
در اصطلاح قرآن بگل هم ثمر گفته شده چنانكه در باره زنبور عسل آمدهثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِالثَّمَراتِ ...
نحل: 69 ميدانيم كه اكثر استفاده زنبور عسل از گلهاست. در عرف عرب
ثمره در غير ثمره درخت نيز بكار ميرود گويند: ثمره علم، عمل صالح و ثمره عمل صالح
بهشت است در نهج البلاغه هست:
«وَثَمَرَةُ الْحَزْمِ
السَّلَامَةُ».
حكمت: 181 ولى تتبّع در قرآن مجيد نشان ميدهد كه در آن فقط در ثمره
درخت بكار رفته