responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 303

در اين صورت، ابتغاء مرضاة اللّه مقابل رياء و تثبيت در مقابل منّت و اذيّت بعدى است و اثبات نفس در مرضات اللّه موجب عدم منّت و اذيّت است (اقتباس از الميزان).

ثُبُور: هلاكت. لا تَدْعُوا الْيَوْمَ‌ ثُبُوراً واحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً كَثِيراً فرقان: 14 امروز يكدفعه وا ثبورا و وا هلاكا نگوئيد و وا ثبورا بسيار گوئيد زيرا عذاب قطع شدنى نيست‌ فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً انشقاق: 11 يعنى آنكه نامه‌اش از پشت سر داده شده وا هلاكتا و وا ويلا ميكشد: واى بر من كه هلاك شدم.

وَ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا فِرْعَوْنُ‌ مَثْبُوراً اسراء: 102 اى فرعون من تو را هلاك شده گمان ميكنم.

ثَبط: حبس. باز داشتن.

وَ لكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعاثَهُمْ‌ فَثَبَّطَهُمْ‌ ...

توبه 46: ليكن خدا خروج آنها را مكروه داشت پس از آن، بازشان داشت. آن فقط يكبار در قرآن آمده ثلاثى و تفعيل آن هر دو متعدى است (اقرب).

ثُبَة: دسته. جمع آن ثبات است‌ فَانْفِرُوا ثُباتٍ‌ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعاً نساء: 71 دسته دسته بجنگ خارج شويد و يا همگى كوچ كنيد. آن فقط يكبار در قرآن آمده است در لغت آمده «الثبة: العصبة من الفرسان»

ثَجّ: جارى شدن. در اقرب الموارد آمده: «ثَجَ‌ الْمَاءُ و الدَّمُ: سال» ثَجَّاج‌: آنچه كه بشدت جارى ميشود وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً نباء: 14 از فشارنده‌ها (ابرها) آبى تند و پى در پى نازل كرديم در حديث آمده:

«أَفْضَلُ الْحَجِّ الْعَجُ‌ فَالثَّجُ‌».

(مجمع البيان)، بهترين حجّ رفع صوت بتلبيه و سپس جارى كردن خون قربانى است. فعل ثجّ لازم و متعدّى هر دو آمده است.

ثِخَن: (بر وزن عنب) غليظ شدن. محكم شدن. راغب گويد:

ثخن الشّى‌ء آنگاه گويند كه چيزى غليظ شود و از جريان باز ماند (مثل غليظ شدن شيره) و بآنكه زخم بزنند و از رفتار باز ماند بطور

نام کتاب : قاموس قرآن نویسنده : قرشی، سید علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 303
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست