الْمَلائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبادُ الرَّحْمنِ إِناثاًزخرف: 19، بعيد است بگوئيم مراد از
صافات، صفوف نماز جماعت و يا صفوف مجاهدين است، زيرا گذشته از اينكه باإِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌتناسبى ندارد (معنى اين ميشود قسم
بصفوف جماعت در نماز، خداى شما يكى است) و آنوقت لازم بود گفته شود «والصّافون صفا» در بيان نماز جماعت
و ميدان جنگ چه عجب مردان بكنار رفته و زنان در عنوان «وَالصَّافَّاتِ»آمدهاند؟!! يكى از بزرگان در تفسير خود احتمال داده كه مراد از
صافّات، تاليات ملائكه باشند. و از جمله شواهدى كه آورده آيه 166- 165 سوره
الصافات است،وَ
إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَكه ملائكه خودشان گفتهاند: مائيم
صف كشندگان مائيم تسبيح گويان. و آنوقت فرموده: ضررى نيست كه وصف ملائكه در صافّات
و زاجرات و تاليات با الف و تاء جمع بسته شده زيرا موصوف آنها جماعت و تأنيث لفظى
است.
جواب اين سخن آنست اوّلا ظاهر آيه نشان ميدهد كهإِنَّا لَنَحْنُ
الصَّافُّونَقول جنّ است نه ملائكه بآخر سوره رجوع شود در آنجا سخنى از ملائكه
نيست و ما قبل آيات در باره جنّ است. ثانيا چرا اعتبار تأنيث لفظى درلَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ
إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَوبَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَانبياء: 26وَ تَرَى الْمَلائِكَةَ
حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِزمر: 75 و غيره بميان نيامده است؟
وانگهى ملائكه أولو العقلاند، در صفت مذكر لا يعقل الف و تاء
مياورند مثل مرفوعات، منصوبات و مجرورات و الايّام الخاليات، در قرآن محلّى نداريم
كه صفت مذكّر عاقل با الف و تاء آمده باشد[1]گذشته از اينها: آنوقت معنى اين
خواهد بود: قسم بملائكهها خداى شما يكى است. مشكل است بگوئيم قرآن بر مشركين مكّه
و بعموم جهانيان با اين كيفيّت مطلبى القاء
[1] مگر آنكه بگوئيم: مراد از معقّبات در آيه لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْبَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رعد: 11 حتما ملائكه است.