ورود خسارت نمىدانند. اين سنت عقلايى در عرف متشرع و متدين به روشنى
محسوس است و نه فقط از ناحيه شارع ردع و منعى دربارۀ آن واصل نشده، بلكه
خواهيم ديد كه اين امر به طور صريح مورد تأييد شارع قرار گرفته است. 4. روايت «محمّد بن الفضيل، عن الكناني عن أبي عبد اللّه، قال: كان صبيان في زمن علىّ (ع) يلعبون
باخطارهم، فرمى احدهم بخطره، فدقّ رباعيّة صاحبه، فرفع ذلك الى امير المؤمنين (ع)
فاقام
الرّامى البيّنة؛ بانّه قال حذار، فدرأ عنه القصاص و قال: قد اعذر من حذّر»؛[1]يعنى محمد بن فضيل از كنانى و او از امام
صادق (ع) نقل كرده است كه آن حضرت فرمود در زمان على (ع)
كودكانى
با فلاخنهايشان بازى مىكردند.
يكى
از آنان فلاخن پرتاب كرد و به دندان دوستش اصابت كرد و آن را شكست. مرافعه را براى قضاوت به نزد آن حضرت آوردند
و جريان امر را مطرح ساختند.
خسارتزننده
(رامى) در مقام دفاع از خويش در اثبات اينكه قبل از
اقدام «حذار» گفته است به اقامۀ بينه مبادرت كرد. آن حضرت فرمود بر او قصاص نيست و اضافه كرد «كسى كه هشدار داده است معذور است». بررسى فقهى روايت . بررسى در سه بخش صورت مىگيرد: 1) سند روايت؛ 2)
واژههاى
به كار رفته در روايت؛ 3)
نحوۀ
استدلال و استنتاج فقهى. 1. سند حديث.
روايت
فوق توسط محمدون ثلاثه (محمد بن
يعقوب كلينى، محمد بن حسن طوسى، و محمد بن على بن بابويه معروف به شيخ صدوق،
صاحبان كتب اربعۀ شيعه اماميه)
نقل
شده است. كلينى در
كافى، شيخ طوسى در تهذيب و شيخ صدوق در من لا يحضره الفقيه اين روايت را آوردهاند
و با توجه به وجود محمد بن فضيل در سلسله سند كه حديث را از كنانى نقل كرده، آن را
صحيح و يا حسن (نزديك به صحيح) مىدانند.[2]بنابراين حديث مزبور از نظر سند معتبر و قابل
اعتماد است.[1] وسائل الشيعة؛ ج 19، ص 50.
[2] براى آشنايى با درجات اعتبار حديث رجوع كنيد به: مباحثى از اصول فقه؛ تأليف نگارنده،ج 2، ص 63.