responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قواعد فقه نویسنده : محقق داماد‌، سيد مصطفى    جلد : 2  صفحه : 240

2. واژه‌هاى حديث. در اغلب كتب لغت از جمله نهايه نوشتۀ ابن اثير [1] «خطر»- مفرد اخطار- را چنين معنى كرده‌اند: «الخطر الرّهن و ما يخاطر عليه»؛ يعنى خطر مالى است كه روى آن شرطبندى مى‌كنند. همين معنى در كتب شارحان حديث نظير الوافى [2] و اكثر كتب فقهى نظير مفتاح الكرامه [3] نيز آمده است.
به موجب اين معنى، متن حديث را بايد چنين ترجمه كرد: كودكان براى بردن مالى كه بر روى آن شرطبندى كرده بودند سنگ پرتاب مى‌كردند و يكى از آنان ... الخ؛ ولى اين معنى به هر حال از ناموزونى دور نيست.
طريحى در مجمع البحرين با آوردن متن حديث فوق، خطر را چنين معنى كرده است: «الخطر، المقلاة الّتي يرمى بها»؛ [4] خطر فلاخنى است كه با آن سنگ پرتاب مى‌كنند.
به نظر مى‌رسد با توجه به اينكه اين معنى در هيچ‌يك از كتب لغت و استعمالات ديگر اين واژه به چشم نمى‌خورد، طريحى فقط براى موزون بودن مفهوم حديث چنين معنى كرده است؛ ولى به هر حال معناى مزبور، معنايى پذيرفتنى است.
واژه «صبيان» جمع «صبى» است و مفهوم متبادر از آن، كودك نابالغ است؛ ولى در متن حديث پرتاب كنندۀ سنگ (خسارت‌زننده) نزد امير المؤمنين بينه اقامه كرده است؛ در حالى كه از نظر فقيهان در دعاوى اطفال، اقامۀ بينه توسط طفل نابالغ مسموع نيست. بنابراين به يكى از دو وجه بايد توجه كرد: يا صبى را به معناى نوجوان بدانيم و يا بگوييم اقامۀ بينه توسط كودكان نبوده، بلكه توسط اولياى آنها انجام گرفته است.
واژۀ «حذار» نيز اسم فعل و به معناى «احذر» و «اجتنب» است.
3. نحوۀ استدلال و استنتاج فقهى. براى نتيجه‌گيرى از اين روايت بايد دو مطلب مورد بررسى قرار گيرد:
الف) حكم واقعۀ خاص چگونه به كليۀ موارد قابل تعميم و شمول است؟ پاسخ‌
[1] نهاية؛ ج 2، ص 46 (واژۀ خطر).
[2] همان؛ ج 2، ص 122.
[3] همان؛ ج 10، ص 282.
[4] مجمع البحرين؛ ج 2، ص 664.
نام کتاب : قواعد فقه نویسنده : محقق داماد‌، سيد مصطفى    جلد : 2  صفحه : 240
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست