responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 464

همه جز على عليه السلام

به حق ستاره چون فرود آيد، گمراه نشد صاحب شما و غاوى [گمراه] نشد (سوره پنجم آيات ۱ و ۲، ترجمه ابوالفتوح)
بعضى دگر گفتند: سبب نزول سورت آن بود كه در بدايت اسلام [آغاز اسلام] و آغاز هجرت، چون رسول عليه السلام به مدينه آمد و مسجد بنا كرد، آن جماعت مهاجران كه با رسول عليه السلام هجرت كرده بودند، در مدينه سراى و مسكن نداشت [نداشتند]، بيامدند پيرامن مسجد رسول عليه السلام هر يك حجره اى ساختند و در مسجد گرفتند [در خانه را در مسجد قرار دادند] تا چون بانگ نماز آمدى يا قامت شنيدندى از در حجره در مسجد شدندى؛ حق تعالى به اول رخصت داد. چون رسول عليه السلام قوى شد و مسلمانان بسيار شدند، جبرئيل آمد و گفت: خداى تعالى فرمايد: بفرماى تا اين در هم برآرند [مسدود كنند] كه در مسجد گشاده اند و درها بيرون گيرند. رسول عليه السلام به منبر برآمد و خطبه كرد و گفت: خداى تعالى مى فرمايد كه درها كه در مسجد دارى، برآرى [داريد، برآريد، ديوار بكشيد]. گروهى ساز كردند [قصه كردند] كه در، برآرند، و گروهى چون عباس و حمزه به علت خويشى [فاميلى] و جماعتى صحابه به حرمت خدمت، انديشه كردند كه همانا اين خطاب با ما نباشد.
اول كسى كه آلت در برآوردن گرفت، اميرالمؤمنين عليه السلام بود و فاطمه [وسايل در بستن را به دست گرفت] رسول عليه السلام در حجره مى رفت، ايشان ساز آن كار مى كردند. فاطمه را گفت [رسول] به فاطمه عليهاالسلام: مادرم و پدرم فداى تو باد! اين خطاب با تو نيست. تو از منى در تو برابرند، در من برآورده باشند. خداى تو را نمى فرمايد. تو و على از منى [من هستيد] و بگذشت و در حجره شد [داخل خانه رفت].
عباس و حمزه پيش رسول عليه السلام رفتند كه ما را چه مى فرمايى؟ گفت: خداى مى فرمايد كه در برآرى [برآريد] چندان كه گفتند فايده نبود تا گفتند چندانى رها كن

نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر    جلد : 1  صفحه : 464
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست