نام کتاب : شناخت نامه شيخ ابوالفتوح رازي نویسنده : زمانی نژاد، علی اکبر جلد : 1 صفحه : 105
آنها پرداخته است. برخى قصص و حكايات مندرج در تفسير ابوالفتوح را دكتر عسكر حقوقى، سالها پيش استخراج كرده و در جلد سوم كتاب تحقيق در تفسير ابوالفتوح رازى به چاپ رسانيده است. طبرى را «پدر تاريخ» گفته اند [1] ؛ به حق مى توان وى را «پدر تفسير» هم به شمار آورد. به دليل همين دو امتياز طبرى مى تواند يكى از منابع عمده و طرف توجّه ابوالفتوح باشد، كه هست. راست است كه در تفسير طبرى و بالنتيجه در ابوالفتوح هم ممكن است به اخبارى بربخوريم كه مأخوذ از قصص اسرائيلى (اسرائيليات) باشد به اسناد و از كسانى همچون: كعب الاحبار، وَهب بن منبّه، ابن جُريج وسُدّى؛ امّا اين هم گفتنى است كه اينان با شيوه اى پسنديده در مستندات خود به دقّت فرو مى نگريسته و اغلب سره را از ناسره باز مى نموده اند، و در اين نقد و داوريهاست كه هر كدام طبق معتقدات و اصول شرعى مذهب خود حكم مى كرده اند. مقايسه جدّى و همه جانبه قصص و روايات تاريخى ابوالفتوح و طبرى، كار ديگرى است و فرصتى بازتر مى طلبد؛ اشاره به چند مورد در اين جا كفايت مى كند: در مورد خوابى كه حضرت يوسف ديد، ابوالفتوح بدين گونه قول طبرى را بى طرفانه نقل مى كند: «بهرى دگر گفتند: خواب راست بود و آن را حقيقتى بود و آنچه گفتند در خواب ديدند. محمّد بن جرير الطبرى گفت: خواب بر عكس ديدند بدل كردند آن را، او خواب اين بر خود بست و او خواب آن بر خود» (روض الجنان، چاپ بنياد، ج ۱۱، ص ۷۲). در مورد كشته شدن هابيل به دست قابيل، ذيل آيه ۳۰ سوره مائده مى آورد كه: «در قتلگاه او خلاف كردند؛ عبداللّه عباس گفت: بر كوه نور بود، و بعضى ديگر