responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 237

وعده خداى تعالى وحى و تنزيل بود. وعده خداى تعالى به عوض و ثواب باشد، و وعده شيطان چون سراب بود.
وعده خداى تعالى نور و فروغ باشد، و وعده شيطان زر و دروغ باشد. وعده خداى تعالى با اِخلاف باشد از خَلَف ـ و آن عوض بود، و وعده شيطان با اخلاف از خُلف ـ و آن خِلاف بود.
خداى خَلَف دهد و شيطان خِلاف كند، پس به وعده شيطان مغرور مشو كه او تو را دشمن است : «لاَّ تَعْبُدُواْ الشَّيْطَـنَ إِنَّهُو لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ» .
شيطان تو را با معصيت مى خواند و به درويشى مى ترساند و به وسوسه ات مى رنجاند، و خداى تعالى تو را مى نوازد و كار تو مى سازد، وعده خوبت مى دهد و مرتبه بلندت مى نهد، شقاوت باشد از اين بگريختن و در آن آويختن.
شيطان در خويشتن مفلس است تو را وعده افلاس مى دهد، خداى ـ جلّ جلاله ـ توان گر است و خداوند فضل، تو را وعده مغفرت و فضل مى دهد. و خداى فراخ عطا و داناست، به عوض بخل نكند، بدهد و بيش از داده تو دهد، داناست آنچه نهد به جاى خود و به مقدار خود نهد. [1]

وقف محبوب ترين اموال

در خبر هست كه : از جمله صحابه رسول مردى بود نام او ابوطَلحه از انصاريان و در همه مدينه چندان درخت خرما كه او را بود كس نبود، ولكن خرماستانى داشت برابر مسجد رسول صلى الله عليه و آله سخت نكو و آبادان و بسيار دخل، و در آن جا چشمه اى آب خوش بود. رسول در آن جا رفتى و از آن آب خوردى و وضو كردى. چون اين آيت [ «لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ» ] فرود آمد. ابو طلحه


[1] همان، ج ۴، ص ۷۴.

نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 237
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست