responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 234

نماز در مسجد

گفتند : ربيع خُثَيم را فالج پديد آمد در آخر عمر، او خويشتن را بر دو كس انداختى و به مسجدى شدى. گفتند : اگر به خانه نماز كنى روا باشد كه تو را عُذرى هست. گفت : روا نمى دارم كه : «حَىَّ عَلَى الصَّلوةِ» مى شنوم، اجابت نكنم. [1]

نماز رسول صلى الله عليه و آله

مُغيره شُعبَه گفت : رسول صلى الله عليه و آله چندان بر پاى ايستاد در نماز تا پايش بياماهيد، گفتند : يا رسول اللّه ! نه خداى تعالى تو را بيامرزيده است، اين همه رنج بر خود چرا مى نهى؟ گفت : اَفَلاَ اَكُونُ للّه ِ عَبْدا عَبْدا شَكورا؛ خداى را بنده اى شاكر نباشم؟ [2]

نوجوانى در باديه اى خونخوار!

عبداللّه مبارك گويد : سالى از سال ها به حج خانه خداى مى شدم، در راه منقطع شدم بر توكل مى رفتم، از كناره كودكى را ديدم كه برآمد ـ ظَنَنْتُهُ سُباعيّا أوْ ثُمانيّا ـ گمان چنان بدرم كه هفت سال يا هشت ساله است، جامه اى كوتاه پوشيده، ابزارى در سر بسته، نعلينى در پاى كرده، قضيبى خيزران در دست گرفته، يا او نه زادى نه راحله اى نه ياى. گفتم : سبحان اللّه ! باديه اى بدين خونخوارى و كودكى بدين خردى! او را گفتم : يا صَبىُّ! از كجا مى آيى؟ گفت : مِنَ اللّه ِ. گفتم : كجا مى روى؟ گفت : الى اللّه ِ. گفتم : چه مى جويى؟ گفت : رضا اللّه . زادت كجاست راحله يت


[1] همان، ج ۱۹، ص ۳۶۶.

[2] همان، ج ۱۳، ص ۱۳۰.

نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 234
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست