responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 220

كلمه اى كه مايه امن است

على بن الحسين زين العابدين عليه السلام گفت : مردى به غزا رفت به زمين روم، و او را عادت بودى چون خالى بودى به آواز بلند لا اِلَه اِلاَ اللّه وَحْدَهُ لا شَريكَ لَه گفتنى. يك روز در مرغزار و گفت : چه گفتى؟ گفت : آنچه شنيدى. گفت : وَاللّه ِ كه اين كلمه است كه خداى تعالى گفت : «مَن جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُو خَيْرٌ مِّنْهَا وَ هُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَـلـءِذٍ ءَامِنُونَ» ؛ [هركه آرد نيكى، او راست خيرى به از آن، و ايشان ]از ترس] آن روز ايمن باشند]. [1]

مال بخيل

... اميرالمؤمنين على گفت : بَشِّر مالَ البَخيل بحادثٍ اَوْ وارِثٍ؛ بشارت ده مال بخيل را به حادثه يا وارثى، و هم او گفت عليه السلام : البَخيلُ مُستَعْجِلٌ لِلْفَقْرِ يَعيشُ فِى الدُّنيا عَيْشَ الفُقَراءِ وَيُحاسِبُ فِى القِيامَةِ حِسابَ الاغنياء؛ گفت : بخيل استعجال درويشى مى كند، در دنيا زندگانيش چون زندگانى درويشان باشد، و در قيامت حسابش به حساب توانگران باشد، پس چون چنين باشد، بخل صاحبش را بهتر نبود، بل بتر بود. [2]

محمد صلى الله عليه و آله هرچه گويد راست است

جابر بن عبداللّه انصارى روايت كند كه : جماعت قريش با ابوجهل بنشستند و راى زدند در كار رسول صلى الله عليه و آله و گفتند : كار محمد بر ما مُلتبس شد اگر مردى را


[1] همان، ج ۲، ص ۳۲۴.

[2] همان، ج ۵، ص ۱۸۲.

نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 220
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست