responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 173

مى گويد. به روى درآمدند و سجده كردند و گفتند : ما ايمان آورديم به خداى جهانيان كه خداى موسى و هارون است... فرعون چون آن بديد بر سبيل تجلد و جبارت گفت : «ءَامَنتُم بِهِى قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَكُمْ» ؛ ايمان آوردى به موسى پيش از آن كه من دستورى داده ام شما را.
اين مكرى است كه شما به يك جاى ساخته [ايد] در شهر تا اهل اين شهر را براندازى، ندانى كه با شما خواهد رفت! آن گه گفت : بفرمايم تا شما را دست و پاى ببرند از خلاف، يعنى دست راست و پاى چپ. و بفرمايم تا شما را بر دارها كنند از درختان خرما...
ايشان گفتند : هيچ باك نيست، هرچه خواهى مى كن كه ما را حق روشن شد. چون بديد كه اصرار كردند و برنمى گردند، بفرمود تا همه را دست هاى راست و پاهاى چپ ببريدند. و گفتند كه : او كسى كه اين عقوبت فرمود فرعون بود، اين قول عبداللّه عباس است. [1]

حق همسايه

و ابوهريره روايت كرد از رسول عليه السلام كه گفت : مؤمن نباشد آن كه همسايه از شرّ او ايمن نبود، و هر آن كس كه او را درِ سراى بسته [بايد] داشتن كه ايمن نباشد از همسايه بر اهل و مالش، همسايه او مؤمن نباشد. گفتند : يا رسول اللّه ! حق همسايه بر همسايه چيست؟ گفت : آن كه اگرت بخواند اجابت كنى، و اگر درويش باشد دستگيرى كنى، و اگر قرض خواهد بدهى، و اگر خيرى رسد او را تهنيت كنى، و اگرش مصيبتى رسد تعزيتش دهى، و اگر بميرد، به جنازه يش حاضر آيى، و ديوار از بالاى سر او برنيارى تا باد از او منع كند، و او را نرنجانى به بوى مطبوخات كه


[1] همان، ج ۲۸، ص ۳۳۴.

نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 173
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست