responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 165

مقام و منزلى بد است، و اگر در مدينه آيند ما در روى ايشان كارزار كنيم به نيزه و تيغ، و زنان و كودكان از بام ها به سنگ و تير، و اگر بروند خايب و خاسر باشند.
رسول صلى الله عليه و آله را اين رأى نيك آمد. بعضى دگر صحابه گفتند : اى رسول اللّه ، اين سگان را چندين محل باشد كه ما تقاعد نماييم از قتال ايشان تا گمان برند كه بترسيديم از ايشان، و اين از سَرِ ضعف مى كنيم. نعمان بن مالك الانصارى بيامد و گفت : يا رسول اللّه ، مرا از بهشت محروم مكن كه به آن خداى كه تو را به حق بفرستاد، كه من چشم بر آن نهاده ام كه به بهشت روم. رسول صلى الله عليه و آله گفت : به چه چيز؟ گفت : به آن كه گواهى مى دهم كه خدا يكى است، و تو رسول اويى و از كارزار نخواهم گريختن. رسول صلى الله عليه و آلهگفت : صَدَقْتَ ؛ راستى گفتى. آن روز بكشتند او را.
رسول صلى الله عليه و آله گفت : من در خواب ديدم، تعبيرش بر چيزى كردم، و در خواب ديدم كه در كناره شمشير من رخنه اى بود، تعبيرش بر هزيمت كردم، و چنان ديدم كه دست در درعى محكم كرده ام، تعبيرش بر آن كردم كه مدينه باشد. اگر صواب بينى ما هم اين جا باشيم. اگر مقام كنند به بتر جاى مقام باشد ايشان را، و اگر اين جا آيند اين جا كارزار كنيم با ايشان. و رسول صلى الله عليه و آله را چنان مى بايست كه اگر كارزار كنند در مدينه و در كوه هاى مدينه باشد جماعتى كه ايشان را شهادت مى بايست و كارزار دوست بودند، الحاح كردند و بسيار بگفتند تا رسول صلى الله عليه و آلهسلاح بپوشيد.
چون رسول صلى الله عليه و آله سلاح پوشيده بود، پشيمان شدند و گفتند : خطا كرديم كه بر رسول اشارت كرديم، و او را وحى مى آيد از آسمان. بر پاى خاستند و گفتند : يا رسول اللّه ، ما خطا كرديم، و ما را در اين راى نيست، و راى راى تو است. و فرمان تو راست، آنچه مصلحت باشد مى فرماى تا ما راى تو را متابعت كنيم.
رسول صلى الله عليه و آله گفت : اكنون كه زره پوشيدم جز رفتن راهى نيست، كه هيچ پيغامبر نشايد كه سلاح در پوشد و كارزار ناكرده سلاح از خود جدا كند. و مشركان

نام کتاب : ابوالفتوح رازي نویسنده : قنبری، محمد    جلد : 1  صفحه : 165
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست