- هر گاه ولىّ دم و يكى از دو شاهد به عمدى بودن قتل و شاهد ديگر به
غير عمدى بودن آن شهادت دهند مورد از باب لوث خواهد بود يا نه؟
ج
- در فرض سؤال حاكم از قاتل مىپرسد، اگر اقرار بعمد كرد، حكم عمد را
جارى مىكند و اگر انكار كرد از او مطالبه بيّنه مىكند، اگر بيّنه بر خطاء نداشته
باشد بايد مدّعى عمد، عمد را به قسامه اثبات كند و اگر نكول كرد و قاتل قسامه را
بر عدم عمد جارى كرد بايد قاتل ديه را به اولياء مقتول بدهد.
س 65
- چنانچه علاوه بر ولىّ دم عدد شهودى كه به عمدى بودن قتل شهادت
دادهاند بيش از دو يا سه نفر باشند آيا باز هم لوث پيش خواهد آمد يا خير؟
ج
- با فرض قيام بيّنه بر عمدى بودن قتل، عمد ثابت مىشود.
س 66
- آيا با وجود شهادت يك شاهد عينى مرد و يك شاهد عينى زن و گزارش
ضابطين دادگسترى دالّ بر اين كه مقتول خودكشى كرده است حاكم مىتواند به استناد
ظنّ در مقابل دلائل ياد شده مورد را داخل در لوث بداند؟
ج
- اگر مدّعى قتل امارهاى بر ادعاى خود داشته باشد، مورد، مورد لوث و
قسامه است و شهادت يك شاهد مرد و يك شاهد زن و گزارش ضابطين دادگسترى در صورتى كه
موجب عدم اعتناء عرف به اماره مدّعى قتل نشود اثرى ندارد و حكم همان قسامه است و
اگر اين امارات معارضه، اماره مدّعى قتل را عرفا از اماريّت ساقط نمايد، مورد،
مورد قسامه نيست و ظنّ حاكم آن را داخل لوث نمىنمايد.
س 67
- اگر بين قاتل و اولياء مقتول، در نحوه قتل، اختلاف باشد مثلا قاتل
مىگويد خطاء يا شبه عمد بوده و اولياء مقتول مىگويند عمد بوده، آيا لوث و قسامه
جا دارد و يا از باب تداعى است؟
ج
- در صورتى كه اولياء مقتول، ادعاى قتل عمد را بكنند بر قاتل قسامه
ثابت است.
س 68
- آيا لوث و قسامه، تنها، در قتل و نقص عضو است يا در جراحات و لطمات
و ضرر به منافع هم مىآيد؟
ج
- ظاهرا در مورد جراحات و لطمات و ضرر به منافع نيز جارى است.