شخم زده مىشود، و با داس هم چيده مىشود، و
هنگام كشت به نيّت مصرف حيوانات كاشته مىشود، كه شديدا بدان نيازمندند و مادّه
بقاء و حيات حيوانات محسوب مىشود، پس از برداشت، مقدار كمى جهت خوراك عائله شخص
مصرف مىشود كه زكاة آن پرداخت مىگردد، تكليف ما بقى كه به مصرف حيوانات مىرسد
از حيث پرداخت زكاة چگونه خواهد بود؟.
ج
- در فرض سؤال زكاة مجموع حاصل اعمّ از مصرف خوراك شخصى و مصرف
حيوانات بايد داده شود.
س 4
- به اسكناس، زكاة تعلّق مىگيرد يا نه؟.
ج
- تعلّق نمىگيرد.
اعتبار نصاب در زكاة
س 5
- در بعضى از محلها رسم است كه گندم و جو را در هم و مخلوط مىكارند
پس از چيدن، اگر از هم جدا شود هيچ كدام، به نصاب زكاة نمىرسد و امّا مخلوط آن-
كه نه گندم بر آن صدق مىكند و نه جو، و آن را خلطك مىگويند- بمقدار نصاب است آيا
زكاة آن واجب است يا نه؟.
ج
- ميزان در نصاب اين است كه هر يك از گندم يا جو بحدّ نصاب برسد و
اگر مجموعا بمقدار نصاب باشد زكاة واجب نيست.
س 6
- طلاييست مسكوك كه مقدار آن بيش از حدّ نصاب و چند سال است كه زكاة
آن داده نشده آيا نسبت بتأخير در پرداخت زكاة سنوات گذشته، اشتغال ذمّه است يا فقط
معصيت كرده و با پرداخت زكاة فعلى، تدارك مىشود و اگر از چهل دينار يك دينار را
بايد بدهد در صورتى كه به پول رايج، به قيمت درآورده و پرداخت و آن يك دينار در
ملك او باقى ماند باز هم نصاب زكاة، نسبت به چهل دينار باقى است يا نه و بعد از
پرداخت زكاة اگر در سالهاى بعد، بقيّه طلا كه باز هم بيش از حدّ نصاب است باقى
ماند مجدّدا مشمول حكم زكاة مىشود يا نه؟.
ج
- در فرض مسأله، علاوه بر معصيت، هر قدر تأخير شده زكاة آن را بايد
بپردازد تا از نصاب ساقط شود مثلا اگر چهل دينار طلاى مسكوك به سكّه رايج را سى
سال نگاهداشته بيست دينار و سه دهم (10- 3 20) زكاة بايد بدهد كه كمتر از