responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 7

8.پديدار شناسى دين

پديدار شناسى دين (phenomenology of eligion) در طى قرن بيستم به عنوان رشته ى عمده اى از دين پژوهى و به عنوان ره يافت مؤثرى به دين به كار رفته است. محققان از اين اصطلاح، معانى گوناگونى را اراده كرده اند.

برخى از پژوهش گران معاصر چون « گئووايدان گرن » و « آك هولت كرانتس » اين واژه را در مطالعه ى تطبيقى و رده بندى انواع مختلف پديده هاى مختلف دينى به كار برده اند و گروهى ديگر نظيرِ « كريستنسن »، « گواردوس »، « يواخيم واخ »، « ميرچا الياده »، پديدار شناسى دين را يك رشته يا حوزه يا شيوه ى خاص در دين پژوهى مى دانند و پديدار شناسى دينى عده اى از محققان، كاملا از پديدار شناسى فلسفى شان متأثر بوده است.

اصطلاح پديدار شناسى نيز معانى گوناگون دارد. دانشمندان، معمولا از اصطلاح پديدار شناسى، تأكيد بر برداشت توصيفى (در مقابل تبيين) رشته ى علمى شان را اراده كرده اند. كار برد دوم پديدار شناسى، در مطالعه ى توصيفى، سيمانتيك و مطالعه ى تطبيقى اديان ديده مى شود.

پديدار شناسى در فلسفه ى « يوهان هايزيش لمبرت » و « امانوئل كانت » و آثار « هگل » به معانى فلسفى و معرفت شناسى نيز به كار رفته است.[22]

9.ادبيات و هنر دينى

تأثير دين در شاخه ها و زواياى مختلف هنرى و ادبى، شاخه ى ديگرى از دين پژوهى را به وجود آورده است. بر اين اساس، تقسيم بندى هنر تجسمى و غير تجسمى و نيز ادبيات منظوم و منثور، به دينى و غير دينى يا سكولار ظاهر گشته است.

10.اسطوره شناسى دين

دين، برخوردار از مطالب سمبليك و رمز آلود است (البته اسطوره، نه به معناى خيال، وهم و افسانه).

پرداختن به اين مسئله، به تحقيقِ مستقل و دانش مجزايى محتاج است.[23]

11.تاريخ اديان

علل پيش رفت و انحطاط اديان و پى آمدها و دستاوردهاى آن ها، در مراحل مختلف تاريخ و نقش اديان در فرهنگ و تمدن سازى مطرح مى شود و دانشى به نام تاريخ اديان را نمايان مى سازد.

12.معرفت شناسى دينى

معرفت شناسان، علوم و معارف را به درجه ى اول و دوّم منشعب ساخته اند. معرفت شناسى را نيز به معرفت شناسى پيشينى و پسينى تقسيم نموده اند. معرفت شناسى دينى، قسمى از معارف درجه ى دوّم و معرفت شناسى پسينى است كه از احكام و عوارض معارف دينى بحث مى كند.

چيستى كلام جديد

امروزه گرچه كلام جديد مورد اقبال فراوان قرار گرفته، ولى هم چنان مفهوم تجدد پذيرى و جديد بودن اين دانش، در ابهام و اجمال باقى مانده است. اين اصطلاح، اوّلين بار در فرهنگ اسلامى، توسط شبلى نعمانى (1273 ـ 1332 هـ. ق) با نگارش تاريخ كلام جديد مطرح گرديد و سپس استاد شهيد مطهرى در مباحث كلامى خود در دانشگاه تهران بر آن تأكيد ورزيد.

با توجه به اين كه مسائل و مباحث اين نوشتار، جزء دانش كلام جديد به شمار مى رود; لازم و ضرورى است كه در چيستى كلام جديد به اختصار سخن بگوييم.

در اين زمينه شش ديدگاه مختلف وجود دارد:

ديدگاه اول

ديدگاه كسانى كه ميان كلام جديد و قديم، تنها به اشتراك لفظى در عنوان كلام معتقدند و بر اين باورند كه ميان اين دو، تفاوت جوهرى وجود دارد.

براى اين كه فضاى تفكّر به طور كلى در اين روزگار تغيير كرده و جازميّت علمى و فلسفى رخت بر بسته است، اثبات عقلى و يقينى عقايد حقّه كه هدف كلام سنّتى به شمار مى رفت، ناممكن گشته است و در يك كلام، سؤال ها و پرسش هاى جديد و روش ها و مبانى و مبادى و فضاى ديگرى حاكم شده است; بنا بر اين، به ناچار بايد به شيوه ى ديگرى از خدا و نبّوت و انسان و معاد و وحى سخن گفته شود.[24]

نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 7
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست