responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 102

4.تفكّر اومانيستى در غرب

تفكّر اومانيستى در غرب، به عنوان دليل ديگر در حقانيت سكولاريسم مطرح گرديد. اومانيسم يك جريان فكرى است كه پشتوانه ى معرفت شناسى خاصّى يعنى، معرفت شناسىِ بر گرفته از كانت و تفكيك نومن از فنومن دارد. بر اين اساس، واقعيت دست نخورده و خالص در ذهن آدميان حضور نمى يابد.

تفكّر نسبى گرايى مذكور، اديان و معارف الهى را نيز در برگرفت و به جاى معرفت شناسى رئاليستى و حقّ گرايانه، نگرش سود گرايانه و پراگماتيستى جاى گزين گرديد. مكتب اومانيسم و انسان مدار بر خلاف گمان برخى غرب زدگان، به معناى انسان محورى نيست بلكه انسان خدايى منظور است; بر اين اساس از تكاليف الهى فاصله مى گيرد و تنها از حقوق انسانى سخن مى گويد.

مهم ترين نقد ما بر اومانيسم، نقد معرفت شناختى است; زيرا هم چنان كه در نوشته هاى معرفت شناسى گفته ايم، نسبى گرايى و نگرش پراگماتيستى، ارزش معرفت شناختى ندارند;[20] و هم چنين حقوق بدون تكاليف، تحقق خارجى پيدا نمى كند.[21]

5.عقلانيت ابزارى در عصر جديد

عقلانيت ابزارى در عصر جديد نيز دليل ديگرى بر تثبيت سكولاريسم است. عقل در اين فرهنگ به معناى عقل استنتاجى و عقل تجزيه و تحليل گر به كار نرفته است; بلكه عقلانيت در مفهوم جامعه شناختى آن عبارت است از جايگاه يك عقل در شبكه اى از مقاصد و برنامه هايى كه انسان را به آن مقاصد برساند; مقاصدى كه نسبت به ارزش هاى دينى خنثى است.[22]

غافل از اين كه تعيين مقاصد نيز توسط عقل عملى و دين حقّ انجام پذير است و در غير اين صورت، هواهاى نفسانى و شيطانى، مقاصد را تعيين مى كند و منشاء مفاسد اجتماعى و تاريخى مى گردد; مفاسدى كه تاريخ برخى از آن ها را از جمله جنگ جهانى اوّل و دوم و حمله هاى آمريكا به ژاپن، ويتنام و كوبا ثبت نموده است.

عوامل گرايش مسيحيان به سكولاريسم

پديده هاى اجتماعى هميشه زاييده ى دليل و تفكّر و انديشه نيستند. چه بسا وقايع و پى آمدهاى اجتماعى كه زاييده ى علّت اند. پس از ذكر دلايل سكولارها، به عوامل گرايش آنان به سكولاريسم نيز اشاره مى كنيم.

1.جزميت افراطى و بى دليل سران كليساى قرون وسطا

اين امر سبب شد كه فلسفه ى اسكولاستيك كه بر گرفته از انديشه هاى فيلسوفان يونان باستان به ويژه افلاطون و ارسطو بود، به اندازه ى وحى الهى و كتاب آسمانى قداست يابد; بنا بر اين هر گونه مخالفت با اين انديشه ها بدعت در دين شمرده مى شد. انعطاف نداشتن كليسا نسبت به انديشه ى رايج از يك طرف و رشد و گسترش علوم طبيعى از طرف ديگر و زايش تعارض و چالش ميان علم و دين، به عنوان پى آمد آن دو، فرزندى به نام جدا انگارى دين از دنيا را پديد آورد.

2.رفتار خشن كليسا نسبت به مخالفان

علاوه بر تعارض آشكار عقل و دين مسيحيت و علم و دين مسيحيت، رفتار خشن كليسا نسبت به مخالفان خود نيز در پيدايش سكولاريزاسيون و عرفى شدن جامعه و دين مؤثر بوده است. كليساى مستبد به جاى برخورد عاقلانه با مخالفان، به تشكيل دادگاه هاى تفتيش عقايد و محاكمه هاى بسيار سنگين، هم چون سوزانيدن بدعت گذاران اقدام نمود.

به گفته ى ويل دورانت از سال 1480 تا 1488 ميلادى ـ به مدت هشت سال ـ 8800 تن سوزانده و 96494 تن به كيفرهاى مختلف محكوم شدند.[23]

3.فساد مالى و اخلاقى

تجمل گرايى، فساد مالى، انبوه سازى ثروت هاى شخصى و باد آورده، ايجاد فاصله هاى طبقاتى، شكم بارگى هاى آشكار، به جاى ساده زيستى و گزينش حداقل زندگى متوسط، فساد اخلاقى، باده خوارى و مستغرق شده در ناپاكى ها در اعراض مردم از دين و به حاشيه راندن آن از صحنه ى زندگى مؤثر بوده است.[24]

نام کتاب : کلام جـدید نویسنده : خسروپناه، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 102
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست