نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 264
اسلام منحرف
شدند مسلمان قضاوت قرآن در باره آنها چيز ديگرى خواهد بود.
فى المثل ما
چگونه مىتوانيم" طلحه" و" زبير" را در برابر شكستن بيعت و
مخالفت با پيشوايى كه گذشته از تصريح پيامبر (ص) از طرف عموم مسلمانان و حتى
خودشان انتخاب شده بود، تبرئه كنيم؟ ما چگونه مىتوانيم دامن آنها را از خون هفده
هزار مسلمان كه در ميدان جنگ جمل به خاك ريخته شد بشوئيم، كسى كه خون يك نفر
بيگناه را به زمين بريزد هيچ عذرى در پيشگاه خدا نخواهد داشت، هر كس كه باشد، تا
چه رسد به اين عده زياد اصولا مگر مىتوان هم" على و و يارانش" را در
ميدان جنگ جمل بر حق داشت و هم" طلحه و زبير" و بعضى ديگر از صحابه را
كه به آنها پيوسته بودند؟
آيا هيچ منطق
و عقلى اين تضاد روشن را مىپذيرد؟ آيا مىتوانيم با عنوان" تنزيه
صحابه" چشم روى هم بگذاريم و آنها را" تافته جدا بافته" بدانيم و
سراسر تاريخ اسلام را بعد از پيامبر بدست فراموشى بسپاريم و ضابطه اسلامى"
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ" را
زير پا بگذاريم؟! اين چه قضاوت غير منطقى است؟
اصولا چه
مانعى دارد كه شخص يا اشخاصى يك روز در صف بهشتيان و طرفداران حق باشند و روز
ديگرى در صف دوزخيان و دشمنان حق قرار گيرند؟
مگر همه كس
معصومند؟ مگر اين همه دگرگونى در حالات اشخاص با چشم خود نديدهايم؟
داستان"
اصحاب رده" يعنى مرتد شدن جمعى از مسلمانان بعد از رحلت پيغمبر را همه اعم از
شيعه و اهل سنت در كتابهاى خود نقل كردهاند كه خليفه اول به جنگ با آنها برخاست و
آنها را بر سر جاى خود نشاند آيا هيچيك از" اصحاب رده" پيامبر ص را
نديده و در صف صحابه نبودند؟! شگفتانگيزتر اينكه براى نجات از اين تضاد و بنبست
عجيب بعضى
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 7 صفحه : 264