نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 358
گويا خداوند با اين كار مىخواست دو چيز را به موسى ع و بنى اسرائيل نشان دهد:
نخست اينكه آنها قادر نيستند، پديده كوچكى از پديدههاى عظيم جهان خلقت را
مشاهده كنند، با اين حال چگونه تقاضاى مشاهده پروردگار و خالق را مىكنند.
ديگر اينكه همانطور كه اين آيت عظيم الهى با اينكه مخلوقى بيش نبود خودش قابل
مشاهده نبود بلكه آثارش يعنى لرزه عظيم، و صداى مهيب او شنيده مىشد، اما اصل آن
يعنى آن امواج مرموز يا نيروى عظيم، نه با چشم ديده مىشد و نه با حواس ديگر قابل
درك بود، با اين حال آيا هيچكس در وجود چنين آيتى مىتوانست ترديد كند و بگويد چون
خودش را نمىبينم و تنها آثارش را مىبينم نمىتوانم به آن ايمان بياورم؟ جايى كه
درباره يك مخلوق چنين قضاوت كنيم درباره خداوند بزرگ چگونه مىتوانيم بگوئيم چون
قابل مشاهده نيست به او ايمان نمىآوريم با اينكه آثارش همه جا را پر كرده است.
احتمال ديگرى در زمينه تفسير آيه داده شده است و آن اينكه موسى ع براستى براى
خودش تقاضاى مشاهده كرد ولى منظور او مشاهده با چشم نبود كه لازمه آن جسميت بوده
باشد و با مقام موسى ع سازگار نباشد، بلكه منظور يك نوع ادراك و مشاهده باطنى بوده
است، يك شهود كامل روحى و فكرى، زيرا بسيار مىشود كه كلمه رؤيت در اين معنى به
كار مىرود، مثلا مىگوئيم:" من در خودمان اين قدرت را مىبينم كه اين كار را
انجام دهيم" در حالى كه قدرت، چيز قابل مشاهدهاى نيست، بلكه منظور اين است
ما به وضوح اين حالت را در خودمان مىيابيم.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 358