نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 308
تفسير:
در اين آيات صحنه ديگرى را از گفتگوى فرعون و اطرافيانش پيرامون وضع موسى ع
بيان مىكند، و از قرائنى كه در خود آيه است، چنين برمىآيد كه محتواى اين آيات
مربوط به مدتى پس از جريان مبارزه موسى با ساحران است.
در نخستين آيه مىگويد:" جمعيت اشراف و اطرافيان فرعون به عنوان اعتراض
به او گفتند، آيا موسى و بنى اسرائيل را به حال خود رها مىكنى كه در زمين فساد
كنند، و تو و خدايانت را رها سازند"؟! (وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَ تَذَرُ مُوسى
وَ قَوْمَهُ لِيُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَ يَذَرَكَ وَ آلِهَتَكَ).
از اين تعبير به خوبى استفاده مىشود كه فرعون بعد از شكست در برابر موسى ع
مدتى او و بنى اسرائيل را آزاد گذارد (البته آزادى نسبى) و آنها نيز بيكار ننشستند
و به تبليغ آئين موسى ع پرداختند تا آنجا كه قوم فرعون از نفوذ و پيشرفت آنها
بيمناك شدند، و نزد فرعون آمدند و او را تشويق به شدت عمل در برابر موسى و بنى
اسرائيل كردند.
آيا اين دوران آزادى نسبى بخاطر ترس و وحشتى بود كه در دل فرعون از معجزه
كوبنده موسى ع به وجود آمد؟ و يا اختلافى بود كه ميان مردم مصر و حتى قبطيان
درباره موسى ع و آئين او پيدا شده بود، و جمعى به او تمايل پيدا كرده بودند، و
فرعون مشاهده مىكرد، نمىتواند در چنين شرائطى دست به كار شود و شدت عمل به خرج
دهد؟
هر دو احتمال به ذهن فرعون نزديك است و ممكن است هر دو توأما چنين اثرى در فكر
فرعون گذارده باشد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 308