نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 23
نمىشود از
عكس العمل صرف نظر كند. (دقت كنيد) البته اين احتمال در معنى آيه نيز هست كه آنها
مدعى بودهاند سكوت خدا در برابر بتپرستى و تحريم پارهاى از حيوانات، دليل بر
رضايت او است زيرا اگر راضى نبود مىبايست به نوعى ما را از اين كار باز دارد.
و با ذكر
جمله و لا آباؤنا مىخواستهاند به عقايد پوچ خود رنگ قدمت و دوام بدهند و بگويند
اين چيز تازهاى نيست كه ما مىگوئيم، همواره چنين بوده است.
اما قرآن در
پاسخ آنها به طرز قاطعى بحث كرده، نخست مىگويد: تنها اينها نيستند كه چنين
دروغهايى را بر خدا مىبندند" بلكه جمعى از اقوام گذشته نيز همين دروغها را
مىگفتند ولى سرانجام گرفتار عواقب سوء اعمالشان شدند و طعم مجازات ما را
چشيدند" (كَذلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ حَتَّى ذاقُوا
بَأْسَنا). [1] آنها در حقيقت با اين
گفتههاى خود، هم دروغ مىگفتند و هم انبياء را تكذيب مىكردند زيرا پيامبران الهى
با صراحت، بشر را از بتپرستى و شرك و تحريم حلال خداوند باز داشتند، نه نياكانشان
گوش دادند و نه اينها، با اين حال چگونه ممكن است خدا را راضى به اين اعمال دانست،
اگر او به اين اعمال راضى بود چگونه پيامبران خود را براى دعوت به توحيد
مىفرستاد، اصولا دعوت انبياء خود مهمترين دليل براى آزادى اراده و اختيار انسان
است.
سپس
مىگويد:" به آنها بگو آيا راستى دليل قطعى و مسلمى بر اين ادعا داريد اگر
داريد چرا نشان نمىدهيد" (قُلْ هَلْ عِنْدَكُمْ مِنْ عِلْمٍ
فَتُخْرِجُوهُ لَنا) و سرانجام اضافه مىكند كه" شما به طور قطع
هيچ دليلى بر اين ادعاها
[1]" كذب" در لغت عرب هم به
معنى" تكذيب كردن ديگرى" و هم به معنى" دروغ گفتن" آمده است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 6 صفحه : 23