نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 313
را براى شما بازگو كنم، چيزى نگذشت كه چهره پرفروغ ستاره در پشت پرده تاريك
افق پنهان گشت اينجا بود كه حربه محكم به دست ابراهيم افتاد و گفت:
من هرگز چنين معبودى را نمىتوانم بپذيرم.
بنا بر اين جمله" هذا ربى"، مفهومش اين است" به اعتقاد شما اين
خداى من است" و يا اينكه آن را به عنوان استفهام گفت: آيا اين خداى من است؟
در اين زمينه نيز حديثى در تفسير نور الثقلين و ساير تفاسير از عيون اخبار
الرضا ع نقل شده است.
چگونگى استدلال ابراهيم بر توحيد
اكنون اين سؤال پيش مىآيد كه ابراهيم چگونه از غروب آفتاب و ماه و ستارگان بر
نفى ربوبيت آنها استدلال كرد؟.
اين استدلال ممكن است از سه راه باشد.
1- پروردگار و مربى موجودات (آن چنان كه از كلمه" رب" استفاده
مىشود) بايد هميشه ارتباط نزديك با مخلوقات خود داشته باشد، لحظهاى نيز از آنها
جدا نگردد، بنا بر اين چگونه موجودى كه غروب مىكند و ساعتها نور و بركت خود را
برمىچيند و از بسيارى موجودات به كلى بيگانه مىشود، مىتواند پروردگار و رب آنها
بوده باشد؟!.
2- موجودى كه داراى غروب و طلوع است، اسير چنگال قوانين است چيزى كه خود محكوم
اين قوانين است چگونه مىتواند حاكم بر آنها و مالك آنها بوده باشد. او خود مخلوق
ضعيفى است و سر بر فرمان آنها و توانايى كمترين انحراف و تخلف از آنها را ندارد.
3- موجودى كه داراى حركت است حتما موجود حادثى خواهد بود، زيرا همانطور كه
مشروحا در فلسفه اثبات شده است، حركت همه جا دليل بر حدوث
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 313