نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 5 صفحه : 181
در تفسير" المنار" از پيامبر اكرم ص چنين نقل شده كه يك دسته از
اسيران را نزد پيامبر ص آوردند، حضرت پرسيد آيا شما را دعوت به اسلام كردهاند؟
گفتند نه، دستور داد آنها را رها كردند، سپس آيه بالا را تلاوت كرد و فرمود:
بگذاريد آنها به جايگاه خود باز گردند زيرا حقيقت اسلام به آنها ابلاغ نشده و به
سوى آن دعوت نگرديدهاند [1] و نيز از اين آيه استفاده مىشود كه اطلاق كلمه" شىء" كه معادل
كلمه" چيز" در فارسى بر خدا جائز است و لكن او چيزى است نه مانند اشياء
ديگر كه مخلوق و محدود باشد بلكه خالق است و نامحدود.
سپس به دنبال اين سخن دستور به پيامبر ص مىدهد كه از آنها سؤال كند" آيا
براستى شما گواهى مىدهيد كه خدايان ديگرى با خدا است"؟
(ا إنكم لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرى) بعد مىگويد" با صراحت به آنها بگو من هرگز چنين
گواهى نمىدهم، بگو او است خداوند يگانه و من از آنچه شما براى او شريك قرار
دادهايد بيزارم" (قُلْ لا أَشْهَدُ، قُلْ
إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنِي بَرِيءٌ مِمَّا تُشْرِكُونَ).
در حقيقت ذكر اين چند جمله در پايان آيه به خاطر يك نكته مهم روانى است و آن
اينكه ممكن است مشركان چنين تصور كنند كه گفتگوهاى آنها شايد تزلزلى در روح پيامبر
ص ايجاد كرده باشد و با اميدوارى مجلس را ترك گويند و به دوستان خود بشارت دهند كه
شايد محمد ص بعد از اين در دعوت خود تجديد نظر كند، اين جملهها كه از صراحت و
قاطعيت سرشار است اين اميد را به كلى مبدل به ياس مىكند و به آنها نشان مىدهد كه
مطلب بالاتر از آن است كه آنها مىپندارند و كمترين تزلزلى در دعوت او پيدا نخواهد
شد و تجربه نشان داده كه ذكر اين گونه كلمات قاطع در پايان يك بحث اثر عميقى در
رسيدن به نتيجه نهايى دارد!