نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 4 صفحه : 369
من سپرده شود".
و نيز از" بيهقى" نقل مىكند كه در زمان خلافت خليفه دوم سالى قحطى
شد بلال به همراهى عدهاى از صحابه بر سر قبر پيامبر آمد و چنين گفت:
" يا رسول اللَّه استسق لامتك ... فانهم قد هلكوا .." [1]" اى رسول
خدا! از خدايت براى امتت باران بخواه ... كه ممكن است هلاك شوند".
حتى از ابن حجر در كتاب" الخيرات الحسان" نقل مىكند كه" امام
شافعى" در ايامى كه در بغداد بود به زيارت ابو حنيفه مىرفت و در حاجاتش به
او متوسل مىشد! [2] و نيز
در صحيح" دارمى" از" ابى الجوزاء" نقل مىكند كه سالى در
مدينه قحطى شديدى واقع شد، بعضى شكايت به" عايشه" بردند، او سفارش كرد
كه بر فراز قبر پيامبر روزنهاى در سقف ايجاد كنند تا به بركت قبر پيامبر از طرف
خدا باران نازل شود، چنين كردند و باران فراوانى آمد!.
در تفسير" آلوسى" قسمتهاى زيادى از احاديث فوق را نقل كرده و پس از
تجزيه و تحليل طولانى و حتى سختگيرى در باره احاديث فوق در پايان ناگزير به اعتراف
شده و چنين مىگويد:
" بعد از تمام اين گفتگوها من مانعى در توسل به پيشگاه خداوند به مقام
پيامبر ص نمىبينم چه در حال حيات پيامبر و چه پس از رحلت او، و بعد از بحث نسبتا
مشروحى در اين زمينه، اضافه مىكند" توسل جستن به مقام غير پيامبر در پيشگاه
خدا نيز مانعى ندارد به شرط اينكه او حقيقتا در پيشگاه خدا مقامى داشته
باشد." [3]