نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 27 صفحه : 439
" بسم اللَّه الرحمن الرحيم، اما بعد در قرآن مجادله و گفتگو بدون آگاهى
نكنيد، چرا كه من از جدم رسول اللَّه شنيدم مىفرمود: هر كس بدون علم سخن بگويد
بايد در محلى از آتش كه براى او تعيين شده جاى گيرد، خداوند خودش" صمد"
را تفسير فرموده است:" لَمْ
يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ": نه زاد، و نه زاده شد و احدى مانند او نيست، ... آرى خداوند"
صمد" كسى است كه از چيزى به وجود نيامده، و در چيزى وجود ندارد، و بر چيزى
قرار نگرفته، آفريننده اشياء و خالق آنها است، همه چيز را به قدرتش به وجود آورده،
آنچه را براى فنا آفريده به ارادهاش از هم متلاشى مىشود، و آنچه را براى بقاء
خلق كرده به علمش باقى مىماند، اين است خداوند صمد ..." [1] و بالآخره در
حديث ديگرى مىخوانيم كه" محمد بن حنفيه" از" امير مؤمنان"
على ع در باره" صمد" سؤال كرد حضرت ع فرمود:
تاويل صمد آن است كه او نه اسم است و نه جسم، نه مانند و نه شبيه دارد، و نه
صورت و نه تمثال نه حد و حدود، نه محل و نه مكان، نه" كيف" و نه"
اين" نه اينجا و نه آنجا، نه پر است و نه خالى، نه ايستاده است و نه نشسته،
نه سكون دارد و نه حركت، نه ظلمانى است نه نورانى، نه روحانى است و نه نفسانى، و
در عين حال هيچ محلى از او خالى نيست، و هيچ مكانى گنجايش او را ندارد، نه رنگ
دارد و نه بر قلب انسانى خطور كرده، و نه بو براى او موجود است، همه اينها از ذات
پاكش منتفى است" [2] اين حديث به خوبى نشان مىدهد كه" صمد" مفهوم بسيار جامع و وسيعى
دارد كه هر گونه صفات مخلوقات را از ساحت مقدسش نفى مىكند، چرا كه