نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 263
***
كه از شير (يا صياد) فرار كردهاند" (فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ).
" حمر" جمع" حمار" به معنى الاغ است، منتها در اينجا به
قرينه فرار كردن از چنگال شير يا صياد منظور خر وحشى يا گورخر است [1] و به تعبير
ديگر اين كلمه مفهوم وسيعى دارد كه وحشى و اهلى آن را شامل مىشود.
" قسورة" از ماده" قسر" (به معنى قهر و غلبه) گرفته شده،
و يكى از نامهاى" شير" است، و بعضى آن را به معنى تيرانداز و يا صياد
نيز تفسير كردهاند، ولى معنى اول در اينجا مناسبتر به نظر مىرسد.
معروف است كه" گورخر" وحشت عجيبى از" شير" دارد، حتى موقعى
كه صداى شير را مىشنود چنان وحشتى بر او مستولى مىشود كه ديوانهوار به هر سو
مىدود، مخصوصا هنگامى كه شير به گروهى از آنها برسد چنان پراكنده مىشوند و به هر
سو مىدوند كه هر بينندهاى را غرق تعجب مىكند، اصولا اين حيوان به حكم وحشى بودن
از همه چيز وحشت دارد تا چه رسد به دشمن خونخوارش شير.
به هر حال اين آيه تعبيرى است بسيار رسا و گويا از وحشت و فرار مشركان از آيات
روحپرور قرآن، آنها را به گورخر تشبيه كرده كه هم فاقد عقل و شعور است، و هم به
علت وحشى بودن گريزان از همه چيز، در حالى كه در برابر آنها چيزى جز تذكره (وسيله
يادآورى و بيدارى و هوشيارى) قرار ندارد.
ولى با اينهمه نادانى و بيخبرى آن چنان پر ادعا و متكبرند كه هر كدام از
[1]" گورخر" مركب از"
گور" به معنى" صحرا" و" خر" است، و لذا به آن خر وحشى
و" خر صحرايى" نيز مىگويند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 25 صفحه : 263