" آيا او علم غيب دارد، و مىبيند كه ديگران مىتوانند گناهان او را
به دوش گيرند)؟! (أَ عِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرى).
چه كسى از قيامت آمده و براى آنها خبر آورده است كه افراد مىتوانند رشوه
گيرند و گناه ديگران را بر گردن نهند؟! يا چه كسى از سوى خدا آمده و به آنها خبر
داده است كه خدا به اين معامله راضى است؟! جز اين است كه اوهامى را به هم
بافتهاند، و براى فرار از زير بار مسئوليتها خود را در تار و پود اين اوهام
گرفتار ساختهاند؟!
***
بعد از اين اعتراض شديد قرآن به بيان يك اصل كلى كه در ساير
آئينهاى آسمانى نيز بوده است، پرداخته، چنين مىگويد: آيا كسى كه با اين وعدههاى
خيالى دست از انفاق (يا ايمان) برداشته، و مىخواهد خود را با پرداختن مختصر مالى
از كيفر الهى رهايى بخشد،" از آنچه در كتب موسى نازل گرديده با خبر نشده
است"؟! (أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِما فِي صُحُفِ
مُوسى).
***
" و همچنين آنچه در كتاب ابراهيم نازل شده، همان ابراهيم كه وظيفه خود
را به طور كامل ادا كرد" (وَ
إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى) [2] همان پيامبر
بزرگى كه به تمام عهد و پيمانهاى الهى وفا كرد، حق رسالت او را ادا نمود، و براى
تبليغ آئين او از هيچ مشكل و تهديد و آزارى نهراسيد،
[1]" اكدى" در اصل از"
كديه" (بر وزن حجره) به معنى سختى و صلابت زمين است، سپس در مورد افراد ممسك
و بخيل به كار رفته.
[2]" وفى" از ماده"
توفيه" به معنى بذل و اداى كامل است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 22 صفحه : 548