نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 20 صفحه : 253
انحراف و بدبختى و گمانهاى زشت آنها آغاز مىگردد؟
يا اينكه اينها ادامه سخنان پوستهاى اعضاى تن انسان است.
معنى دوم مناسبتر به نظر مىرسد، و تعبيرات آيه با آن سازگارتر است، هر چند
اعضاى تن نيز اين سخنان را به فرمان خدا و تعليم او مىگويند و نتيجه همه تقريبا
يك چيز است.
نكتهها:
1- حسن ظن و سوء ظن به خدا
آيات فوق به خوبى گواهى مىدهد كه گمان بد در باره خداوند به قدرى خطرناك است
كه گاه موجب هلاكت و عذاب ابدى انسان مىگردد، نمونه آن گمان گروهى از كفار بود كه
گمان مىكردند خدا اعمال آنها را نمىبيند، و سخنان آنها را نمىشنود، همين سوء ظن
سبب خسران و هلاكتشان شد.
به عكس حسن ظن در باره خداوند موجب نجات در دنيا و آخرت است، چنانچه در حديثى
از امام صادق ع مىخوانيم:
ينبغى للمؤمن ان يخاف اللَّه خوفا كانه يشرف على النار و يرجوه رجاء كانه من
اهل الجنة، ان اللَّه تعالى يقول:
وَ ذلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ ... ثم قال ان اللَّه عند ظن عبده: ان خيرا فخير، و ان شرا
فشر
":" سزاوار است بنده مؤمن آن چنان از خدا بترسد كه گويى در كنار
دوزخ قرار گرفته و مشرف بر آتش است، و آن چنان به او اميدوار باشد كه گويى اهل
بهشت است، چنان كه خداوند متعال مىفرمايد: اين گمانى است كه شما به خدا پيدا
كرديد و سبب هلاكتان شد، سپس امام ع افزود: خداوند نزد گمان بنده خويش است اگر
گمان نيك ببرد نتيجهاش نيك و اگر گمان بد ببرد نتيجهاش بد است" [1]