نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 441
طرفداران هر يك از اين دو نظر براى اثبات عقيده خود شواهدى آوردهاند، اما
آنچه با قرائن موجود در آيه و روايات مشهور هماهنگ مىباشد آن است كه" وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ" عطف بر" اللَّه" است زيرا:
اولا بسيار بعيد به نظر مىرسد كه در قرآن آياتى باشد كه اسرار آن را جز خدا
نداند. مگر اين آيات براى تربيت و هدايت مردم نازل نشده است چگونه ممكن است حتى
پيامبرى كه قرآن بر او نازل شده از معنى و تاويل آن بىخبر باشد؟! اين درست به آن
مىماند كه شخصى كتابى بنويسد كه مفهوم بعضى از جملههاى آن را جز خودش هيچكس
نداند! ثانيا همانطور كه مرحوم" طبرسى" در" مجمع البيان"
مىگويد: هيچگاه در ميان دانشمندان اسلام و مفسران قرآن ديده نشده است كه از بحث
در باره تفسير آيهاى خوددارى كنند و بگويند اين آيه از آياتى است كه جز خدا معنى
نهايى آن را نمىداند، بلكه دائما براى كشف اسرار و معانى قرآن همگى تلاش و كوشش
داشتهاند.
ثالثا اگر منظور اين باشد كه راسخون در علم در برابر آنچه نمىدانند، تسليم
هستند مناسبتر اين بود كه گفته شود: راسخون در ايمان چنين هستند، زيرا راسخ در
علم بودن متناسب با دانستن تاويل قرآن است نه با ندانستن و تسليم بودن.
رابعا روايات فراوانى كه در تفسير آيه نقل شده همگى تاييد مىكند كه راسخون در
علم، تاويل آيات قرآن را مىدانند، بنا بر اين بايد عطف بر كلمه"
اللَّه" باشد. تنها چيزى كه در اينجا باقى مىماند اين است كه از جملهاى در
خطبه" اشباح" از نهج البلاغه استفاده مىشود كه راسخون در علم تاويل
آيات را نمىدانند، و به عجز و ناتوانى خود معترفاند:
و اعلم ان الراسخين فى العلم هم الذين اغناهم عن اقتحام السدد المضروبة دون
الغيوب الاقرار بجملة ما جهلوا تفسيره من الغيب المحجوب
:
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 441