نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 2 صفحه : 440
نمونه و فوق العادهاى ديده مىشود كه گاهى در تفسير آنها تنها از آنان نام
مىبرند.
در اصول كافى از امام باقر يا امام صادق ع نقل شده است كه فرمود:
" پيامبر خدا بزرگترين راسخان در علم بود و تمام آنچه را خداوند بر او
نازل كرده بود از تاويل و تنزيل قرآن مىدانست، خداوند هرگز چيزى بر او نازل نكرد
كه تاويل آن را به او تعليم نكند و او و اوصياى وى همه اينها را مىدانستند".
روايات فراوان ديگرى در كتاب اصول كافى [1] و ساير كتب حديث در اين زمينه آمده است كه
نويسندگان تفسير" نور الثقلين" و تفسير" برهان" در ذيل اين
آيه آنها را جمعآورى نمودهاند و همانطور كه اشاره شد تفسير" راسخون فى
العلم" به پيامبر ص و ائمه هدى ع منافاتى با وسعت مفهوم اين تعبير ندارد، لذا
از ابن عباس نقل شده كه مىگفت: من هم از راسخان در علم هستم، منتها هر كس به اندازه
وسعت دانشش از اسرار و تاويل آيات قرآن، آگاه مىگردد، و آنان كه علمشان از علم
بىپايان پروردگار سرچشمه مىگيرد طبعا به همه اسرار و تاويل قرآن آشنا هستند در
حالى كه ديگران تنها قسمتى از اين اسرار را مىدانند.
***
5-" راسخان در علم" از معنى
متشابهات آگاهند
در اينجا بحث مهمى در ميان مفسران و دانشمندان ديده مىشود كه آيا" وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ" آغاز جمله مستقلى است و يا عطف بر" الا اللَّه" مىباشد، و
به عبارت ديگر آيا معنى آيه اين است كه:" تاويل قرآن را جز خدا و راسخون در
علم نمىدانند" و يا معنى آن اين است كه" تاويل قرآن را فقط خدا
مىداند، اما راسخون در علم مىگويند گرچه تاويل آيات متشابه را نمىدانيم، اما در
برابر همه آنها تسليم هستيم و همه از طرف پروردگار ما است".