نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 386
بعد از ذكر اين نعمتهاى بزرگ پروردگار، در آيه بعد به مساله" شكر و
كفران" پرداخته و جوانب آن را مورد بررسى قرار مىدهد.
نخست مىگويد: نتيجه كفران و شكر شما به خودتان باز مىگردد، و اگر كفران كنيد
خداوند از شما بىنياز است" (و همچنين اگر شكر نعمت او را بجا آوريد نيازى به
آن ندارد) (إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ
عَنْكُمْ).
سپس مىافزايد اين غنا و بىنيازى پروردگار مانع از آن نيست كه شما را مكلف به
شكر و ممنوع از كفران سازد، چرا كه" تكليف" خود لطف و نعمت ديگرى است،
آرى" او هرگز كفران را براى بندگانش نمىپسندد، و اگر شكر او را بجا آوريد آن
را براى شما مىپسندد" (وَ لا
يَرْضى لِعِبادِهِ الْكُفْرَ وَ إِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ) [1] بعد از بيان اين دو مطلب به مساله سومى در اين رابطه مىپردازد، و آن"
مسئوليت هر كس در برابر عمل خويش است"، چرا كه مساله" تكليف" بدون
اين معنى كامل نمىشود، مىفرمايد:" هيچكس بار گناه ديگرى را بر دوش
نمىكشد" (وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى).
و از آنجا كه تكليف بدون كيفر و پاداش معنى ندارد، در مرحله چهارم به مساله
معاد اشاره كرده، مىگويد:" سپس بازگشت همه شما به سوى پروردگارتان است، و او
شما را از آنچه انجام مىداديد آگاه مىسازد" (ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما
كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ).
[1]" يرضه" به ضم هاء در
قرائت مشهور ء بدون اشباع ضمير خوانده مىشود، زيرا در اصل" يرضاه" بوده
و الف به خاطر جزم افتاده، و" يرضه" شده است، ضمنا بايد توجه داشت كه
اين ضمير به" شكر" بر مىگردد، و كلمه شكر هر چند در عبارت قبل صريحا
نيامده، اما جمله" إِنْ تَشْكُرُوا" دال بر آن است، مانند ضمير در" اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى" كه به عدالت باز مىگردد.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 19 صفحه : 386