نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 17 صفحه : 248
منتها براى اينكه راه بازگشت حتى به روى اين منافقان لجوج بسته نشود با
جمله" أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ" درهاى توبه را به روى آنها مىگشايد و خود را با
اوصاف" غفور و رحيم" توصيف مىكند تا انگيزه حركت به سوى ايمان و صدق و
راستى و عمل به تعهدات الهى را در آنها زنده كند.
از آنجا كه اين جمله به عنوان نتيجهاى براى كارهاى زشت منافقان ذكر شده بعضى
از بزرگان مفسرين چنين استفاده كردهاند كه گاه ممكن است يك گناه بزرگ در دلهاى
آماده منشا حركت و انقلاب و بازگشت به سوى حق و حقيقت شود و شرى باشد كه سرآغاز
خيرى گردد! [1]
***
آخرين آيه مورد بحث كه آخرين سخن را در باره جنگ احزاب مىگويد و به اين بحث خاتمه
مىدهد در عباراتى كوتاه جمع بندى روشنى از اين ماجرا كرده در جمله اول
مىگويد:" خداوند كافران را در حالى كه از خشم و غضب لبريز بودند و اندوهى
عظيم بر قلبشان سايه افكنده بود باز گرداند در حالى كه به هيچيك از نتائجى كه در
نظر داشتند نرسيدند" (وَ رَدَّ
اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنالُوا خَيْراً).
" غيظ" به معنى" خشم" و گاه به معنى" غم" آمده
است، و در اينجا آميزهاى از هر دو مىباشد، لشكريان احزاب كه آخرين تلاش و كوشش
خود را براى پيروزى بر ارتش اسلام به كار گرفته بودند و ناكام ماندند، غمگين و
خشمگين به سرزمينهاى خود بازگشتند.
منظور از" خير" در اينجا، پيروزى در جنگ است، البته پيروزى لشكر
كفر، هرگز خير نبود، بلكه شر بود، اما قرآن كه از دريچه فكر آنها سخن مىگويد از
آن تعبير به خير كرده اشاره به اينكه آنها به هيچ نوع پيروزى در اين