نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 222
مىشوند، و آيه مورد بحث ظاهرا از اينگونه منافقان سخن مىگويد، و تصريح مىكند
كه خدا از نيات آنها آگاه است.
***
در آيه بعد باز براى تاكيد بيشتر مىافزايد:" به طور قطع خداوند
مؤمنان را مىشناسد، و نيز به طور يقين خداوند منافقان را نيز مىشناسد" (وَ لَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ
لَيَعْلَمَنَّ الْمُنافِقِينَ).
اگر سادهلوحانى فكر مىكنند مىتوانند با اخفاء حقائق از قلمرو علم خدا دور
بمانند سخت در اشتباهند.
مجددا تكرار مىكنيم تعبير به" منافق" دليل بر اين نيست كه اين آيات
در مدينه نازل شده است، درست است كه مساله نفاق معمولا بعد از پيروزى يك جمعيت و
به دست گرفتن حكومت پيدا مىشود كه مخالفان تغيير چهره داده و گروه زير زمينى
تشكيل مىدهند، ولى همانگونه كه گفتيم نفاق معنى وسيعى دارد و افراد ضعيف الايمانى
را كه با مختصر فشارى تغيير عقيده مىدهند نيز شامل مىشود.
***
آيه بعد به يك نمونه از منطقهاى سست و پوچ مشركان كه هم اكنون نيز در
ميان قشر وسيعى وجود دارد اشاره كرده، مىگويد:" كافران به مؤمنان گفتند:
شما بيائيد از راه و آئين ما پيروى كنيد و اگر گناهى داشته باشد ما گناه شما
را به دوش مىگيريم" (وَ قالَ
الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنا وَ لْنَحْمِلْ خَطاياكُمْ) [1]
[1] جمله" و لنحمل" فعل امر
است و براى بعضى از مفسران ايرادى توليد كرده كه مگر مىشود انسان به خودش امر
كند؟ و سپس پاسخ گفته است كه اين امر در حكم قضيه شرطيه است يعنى" ان
اتبعتمونا حملنا خطاياكم" (تفسير فخر رازى) ولى به عقيده ما هيچ مانعى ندارد
كه انسان به خود امرى كند و آمر و مامور در اينجا يك شخص است اما به دو اعتبار
(دقت كنيد).
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 16 صفحه : 222