نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 376
و القائات او در مسير فساد و تخريب است و مشتريان او دروغگويان گنهكارند،
هيچيك از اين امور بر قرآن و آورنده آن تطبيق نمىكند، و كمترين شباهتى با آن
ندارد.
مردم آن محيط راه و رسم محمد ص را در صدق و امانت و صلاح شناخته بودند، محتواى
قرآن نيز چيزى جز دعوت به توحيد و حق و عدالت، و اصلاح در تمام زمينهها ندارد،
بنا بر اين شما چگونه آن را متهم به القائات شيطان مىكنيد.
منظور از" أَفَّاكٍ أَثِيمٍ" همان كاهنانى بودند كه با شياطين ارتباط داشتند و
شياطين گاه از طريق استراق سمع سخنان حقى از فرشتگان مىشنيدند، و با اباطيل
فراوانى مىآميختند، و به كاهنان منتقل مىساختند، آنها نيز دروغهايى بر آن نهاده
و به مردم مىگفتند و در كنار يك سخن راست، دهها دروغ مىبافتند! مخصوصا بعد از
نزول وحى و محروم گشتن، شياطين از صعود به آسمانها و استراق سمع، آنچه را به
كاهنان القاء مىكردند، مشتى دروغ و اراجيف بود، با اين حال چگونه مىشد محتواى قرآن
را با آن مقايسه كرد؟، و پيامبر امين راستگو را با مشتى كاهنان كذاب افاك سنجيد؟!
براى جمله" يُلْقُونَ السَّمْعَ" تفسيرهاى گوناگونى كردهاند:
نخست اينكه ضميرى كه در آن است به شياطين بازمىگردد، و" سمع" به
معنى مسموعات است، يعنى شياطين، مسموعات خود را به دوستان خويش القا مىكردند و
اكثر آنها كاذبند (و دروغ فراوانى بر آن مىنهند).
ديگر اينكه ضمير آن، به دروغگويان گنهكارى بازمىگردد كه گوش به سخنان شياطين
مىدادند و يا آنچه را از شياطين شنيده بودند به توده مردم القا مىكردند.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 15 صفحه : 376