نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 459
و منظور از" علم" هر گونه دانشى است كه در سعادت و سرنوشت انسان اثر
دارد.
لوط از پيامبران بزرگى است كه هم عصر با ابراهيم بود، و همراه او از سرزمين
بابل به فلسطين مهاجرت كرد، و بعدا از ابراهيم جدا شد و به شهر" سدوم"
آمده چرا كه مردم آن منطقه غرق فساد و گناه، مخصوصا انحرافات و آلودگيهاى جنسى بودند،
او بسيار براى هدايت اين قوم منحرف تلاش و كوشش كرد، و در اين راه خوندل خورد،
اما كمتر در آن كوردلان اثر گذارد.
سرانجام چنان كه مىدانيم قهر و عذاب شديد الهى آنها را فرا گرفت، و
آباديهايشان به كلى زير و رو شد، و جز خانواده لوط (به استثناى همسرش) همگى نابود
شدند كه شرح اين ماجرا را بطور كامل در ذيل آيات 77 به بعد سوره هود بيان
كردهايم [1] لذا در
دنباله آيه مورد بحث به اين موهبت كه به لوط ارزانى داشت اشاره كرده
مىفرمايد" ما او را از شهر و ديارى كه كارهاى پليد و زشت انجام مىدادند
رهايى بخشيديم" (وَ نَجَّيْناهُ مِنَ
الْقَرْيَةِ الَّتِي كانَتْ تَعْمَلُ الْخَبائِثَ).
چرا كه آنها مردم بدى بودند و از اطاعت فرمان حق بيرون رفته بودند" (إِنَّهُمْ كانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فاسِقِينَ).
نسبت دادن اعمال زشت و پليد را به" قريه" و شهر و آبادى بجاى اهل
قريه اشاره به اين است كه آنها آن چنان غرق فساد و گناه بودند كه گويى از در و
ديوار آباديشان گناه و اعمال زشت و پليد مىباريد.
و تعبير" خبائث" به صورت جمع اشاره به اين است كه آنها علاوه بر عمل
فوق العاده شنيع" لواط" كارهاى زشت و خبيث ديگرى نيز داشتند كه در جلد 9
صفحه 197 به آن اشاره كردهايم.