نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 247
چرا كه مدتها در سرتاسر مصر روى اين مساله تبليغ شده بود، و ساحران را از هر
گوشه و كنار گردآورى كرده بودند، و هر گونه پاداش و امتيازى براى آنها در صورت
پيروزى قائل شده بود.
اما الان مشاهده مىكند كه همانها كه در صف اول مبارزه بودند يكباره تسليم
دشمن، نه تسليم، بلكه مدافع سرسخت او شدند، و اين مسالهاى بود كه هرگز براى فرعون
قابل پيشبينى نبود، و بدون شك گروهى از مردم نيز به پيروى از ساحران به موسى و
آئينش دل بستند.
لذا فرعون، چارهاى جز اين نديد كه با داد و فرياد و تهديدهاى غليظ و شديد
تهمانده حيثيتى را كه نداشت، جمع و جور كند، رو به سوى ساحران كرد و" گفت:
آيا پيش از آنكه به شما اذن دهم به او ايمان آورديد"؟! (قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ).
اين جبار مستكبر، نه تنها مدعى بود كه بر جسم و جان مردم، حكومت دارد بلكه
مىخواست بگويد قلب شما هم در اختيار من و متعلق به من است، و بايد با اجازه من
تصميم بگيرد، اين همان كارى است كه همه فرعونها در هر عصر و زمان، طرفدار آنند.
بعضى مانند فرعون مصر، ناشيانه به هنگام دستپاچگى بر زبان جارى مىكنند، و
بعضى مرموزانه و با استفاده از وسائل تبليغاتى و ارتباط جمعى و انواع سانسورها
عملا اين حق را براى خود قائلند و معتقدند نبايد به مردم اجازه انديشيدن مستقل
داد، بلكه حتى گاهى به نام آزادى انديشه، بايد اين سلب آزادى را بر مردم تحميل
كرد.
به هر حال فرعون به اين قناعت نكرد، فورا وصلهاى به دامان ساحران چسبانيد و
آنها را متهم كرد و گفت:" او بزرگ شما است، او كسى است كه سحر به شما
آموخته"، و تمام اينها توطئه است با نقشه قبلى!! (إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 13 صفحه : 247