نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 295
نخست مىگويد: اگر آنها دلائل روشن تو را در رابطه با توحيد و نبوت و معاد
نپذيرند به آنها اعلام كن و" بگو همين بس كه خدا ميان من و شما گواه باشد،
چرا كه او از حال بندگانش آگاه، و نسبت به كارشان بينا است" (قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ
إِنَّهُ كانَ بِعِبادِهِ خَبِيراً بَصِيراً) [1] در حقيقت دو
هدف از بيان اين عبارت در نظر بوده است: نخست اينكه:
مخالفان متعصب لجوج را تهديد كند كه خداوند آگاه و بينا، شاهد و گواه اعمال ما
و شما است، گمان نكنيد از محيط قدرت او بيرون خواهيد رفت، و يا چيزى از اعمالتان
بر او مخفى مىماند.
ديگر اينكه پيامبر ص با بيان اين عبارت ايمان قاطع خود را به آنچه گفته است
ظاهر سازد چرا كه قاطعيت گوينده در سخن خود، اثر عميق روانى در شنونده دارد، باشد
كه اين تعبير محكم و قاطع كه توأم با يك نوع تهديد ملايم نيز مىباشد در آنها اثر
بگذارد قلبشان را تكان دهد و فكرشان را بيدار كند و به راه راست بخواند.
***
سپس اضافه مىكند" تنها كسى هدايت مىيابد كه خدا نور هدايت را به
قلبش بيفكند" (وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ
فَهُوَ الْمُهْتَدِ).
" اما آنها را كه خدا (بخاطر اعمالشان) گمراه ساخته است هرگز اولياء و
راهنما و سرپرستى جز خدا براى آنها نخواهى يافت" (وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ
دُونِهِ).
تنها راه اين است كه باز هم به سوى او بازگردند و نور هدايت از او بطلبند.
اين دو جمله در حقيقت اشاره به اين است كه تنها استدلالات قوى و كوبنده كافى
براى ايمان آوردن نيست، بلكه تا توفيق الهى و شايستگى هدايت در او پيدا
[1] از نظر تركيبى" باء"
در" كَفى بِاللَّهِ" زائده است، و" اللَّه" فاعل" كفى" و"
شهيدا" تميز و يا به گفته بعضى حال است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 12 صفحه : 295