نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 111
بنا بر اين
به نظر مىرسد كه كلمه" عالمين" در آيه فوق اشاره به رهگذران و افرادى
است كه اهل آن شهر و ديار نبودند و گذارشان به آنجا مىافتاد.
***
به هر
حال لوط كه اين جسارت و وقاحت را ديد از طريق ديگرى وارد شد، شايد بتواند آنها را
از خواب غفلت و مستى انحراف و ننگ، بيدار سازد، رو به آنها كرده گفت: چرا شما راه
انحرافى مىپوئيد، اگر منظورتان اشباع غريزه جنسى است چرا از طريق مشروع و ازدواج
صحيح وارد نمىشويد" اينها دختران منند (آمادهام آنها را به ازدواجتان در
آورم) اگر شما مىخواهيد كار صحيحى انجام دهيد راه اين است" (قالَ
هؤُلاءِ بَناتِي إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ).
بدون شك
دختران لوط تعداد محدودى بودند، و آن جمعيت افراد زيادى، ولى هدف لوط اين بود كه
به آنها اتمام حجت كند و بگويد من تا اين حد نيز آماده فداكارى براى حفظ حيثيت
مهمانان خويش، و نجات شما از منجلاب فساد هستم.
بعضى نيز
گفتهاند منظور از" هؤُلاءِ بَناتِي"
اشاره به دختران شهر است، كه به عنوان يك پدر روحانى و معنوى همه را دختر خويش
مىخواند (ولى تفسير اول به معنى آيه نزديكتر است).
ناگفته پيدا
است كه لوط نمىخواست دختران خود را به ازدواج مشركان گمراه در آورد بلكه هدفش اين
بود كه بيائيد و ايمان بياوريد و بعد هم دختران خودم را به ازدواج شما در مىآورم.
***
اما واى
از مستى شهوت، مستى انحراف، و مستى غرور و لجاجت، اگر ذرهاى از اخلاق انسانى و
عواطف بشرى در آنها وجود داشت، كافى بود كه آنها را در برابر چنين منطقى شرمنده
كند، لا اقل از خانه لوط باز گردند و حيا كنند،
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 11 صفحه : 111