responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 11  صفحه : 110

سپس اضافه كرد بيائيد و" از خدا بترسيد و مرا در برابر ميهمانانم شرمنده نسازيد" (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ‌) [1]

***
ولى آنها چنان جسور و به اصلاح پر رو بودند كه نه تنها احساس شرمندگى در خويش نمى‌كردند بلكه از لوط پيامبر، چيزى هم طلبكار شده بودند، گويى جنايتى انجام داده، زبان به اعتراض گشودند و" گفتند: مگر ما به تو نگفتيم احدى را از مردم جهان به مهمانى نپذيرى و به خانه خود راه ندهى" (قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعالَمِينَ‌) چرا خلاف كردى، و به گفته ما عمل ننمودى؟! و اين به خاطر آن بود كه قوم و جمعيت مزبور افرادى خسيس و بخيل بودند، و هرگز كسى را به خانه خود ميهمان نمى‌كردند، و اتفاقا شهرهاى آنها در مسير قافله‌ها بود و مى‌گويند آنها براى اينكه كسى در آنجا توقف نكند، اين عمل شنيع را با بعضى از واردين انجام داده بودند، و كم كم براى آنها عادتى شده بود، لذا گويا هر گاه لوط پيامبر با خبر مى‌شد كه شخص غريبى به آن ديار گام نهاده براى اينكه گرفتار چنگال آنها نشود وى را به خانه خود دعوت مى‌كرد اما آنها پس از آنكه از اين جريان آگاه شدند خشمگين گشتند و به او صريحا گفتند حق ندارى بعد از اين ميهمانى به خانه خود راه دهى!


[1] در آيات فوق لوط از اين قوم بى‌آزرم گاهى مى‌خواهد كه او را به" فضيحت" نكشند و گاهى به" خزى"، فضيحت در اصل لغت به معنى منكشف شدن چيزى است و سپس به معنى ظهور عيب آمده است و معادل آن در فارسى رسوا كردن است (گويا لوط مى‌خواهد به آنها بفهماند كه اين كار شما آبروى مرا در برابر اين ميهمانان مى‌برد و ميفهمند كه اهل شهر من تا چه حد آلوده‌اند).

اما خزى در اصل به معنى دور ساختن است و سپس به معنى شرمندگى آمده است (گويى لوط مى‌خواهد بگويد مرا در برابر اين ميهمانها شرمنده و از آنها دور نسازيد).

نام کتاب : تفسير نمونه‌ ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 11  صفحه : 110
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست