و در حقيقت
تمام مفاسد عقيدتى و علمى آنها در سه جمله فوق، خلاصه شده است:
1- شكستن
پيمانهاى الهى كه شامل پيمانهاى فطرى، و پيمانهاى عقلى، و پيمانهاى تشريعى
مىشوند.
2- قطع
رابطهها: رابطه با خدا، رابطه با رهبران الهى، رابطه با خلق، و رابطه با خويشتن
3- آخرين قسمت كه ثمره دو قسمت قبل است، فساد در روى زمين است.
كسى كه
پيمانهاى خدا را بشكند، و پيوندها را از هر سو ببرد، آيا كارى جز فساد انجام خواهد
داد؟! اين تلاشها و كوششها از ناحيه اين گروه به خاطر رسيدن به مقاصد مادى، و يا
حتى خيالى، صورت مىگيرد، و به جاى اينكه آنها را به هدف ارزندهاى نزديك كند، دور
مىسازد، چرا كه لعنت به معنى دورى از رحمت خدا است [1]
جالب اينكه در اين آيه و آيه گذشته، دار (خانه و سرا) به صورت مطلق آمده است،
اشاره به اينكه سراى واقعى در حقيقت، سراى آخرت است چرا كه هر سراى ديگر"
البته خلل مىگيرد"!
***
در آيه بعد اشاره به اين مىكند كه روزى و زيادى و
كمى آن، بدست خدا
[1] راغب در كتاب مفردات مىگويد:"
لعن" به معنى طرد كردن و دور ساختن توأم با خشم است، اين كلمه هنگامى كه به
خدا در آخرت اضافه شود اشاره به عقوبت و كيفر است، و در دنيا به معنى بريدن از
قبول رحمت، و اگر از ناحيه مردم باشد به معنى نفرين است.
نام کتاب : تفسير نمونه ط-دار الكتب الاسلاميه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 10 صفحه : 199