نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 93
(مِنْ رَبِّكَ
... )[1] در جلد ششم اين كتاب از تفسير ثعلبى و از مجمع
البيان نقل كرديم.
و بنا بر اين
تقدير، منظور از عذاب كه در آيه نفى شده عذاب آسمانى موجب استيصال است، كه اين امت
را مانند عذاب ساير امم شامل مىشود، و خداوند سبحان در اين آيه اين چنين عذاب را
از اين امت ما دام كه رسول خدا 6 زنده و در ميان آنان است و همچنين بعد از
درگذشت آن جناب ما دام كه امت استغفار مىكنند نفى كرده است.
و از جمله(وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ
مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ) به ضميمه آياتى كه
اين امت را وعده عذابى مىدهد كه ميان رسول خدا 6 و امت حكم مىنمايد مانند
آيات:(وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ
قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ)[2]- تا آخر آيات-
برمىآيد كه براى اين امت در آينده روزگارى است كه استغفار از آنان منقطع گشته و
ديگر مؤمنى خدا ترس كه استغفار كند نمىماند و در چنان روزگارى خداوند آنان را
عذاب مىكند.
(وَ ما لَهُمْ أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ
الْحَرامِ وَ ما كانُوا أَوْلِياءَهُ ...) استفهام در اينجا در
معناى انكار و يا تعجب است، و ظرف(وَ ما لَهُمْ) فعلى در
تقدير دارد كه به آن تعلق مىگيرد و جمله(أَلَّا يُعَذِّبَهُمُ) مفعول آن
فعل است و يا به اصطلاح از قبيل تضمين است[3]،
و نظير آن قولى كه در آيه(هَلْ لَكَ إِلى أَنْ
تَزَكَّى)[4] گفته شده.
و به هر حال،
آن فعلى كه در تقدير است چيزى مانند: يثبت و يحق است و تقديرش اين است
كه: و آن چيست كه براى ايشان عذاب نكردن خدايشان را ثابت و محقق مىكند و حال آنكه
ايشان از زيارت مسجد الحرام جلوگيرى نموده و نمىگذارند مؤمنين داخل آن شوند،
اولياى مسجد هم كه نيستند. بنا بر اين، جمله(وَ هُمْ
يَصُدُّونَ ...) حال از ضمير يعذبهم است و جمله(وَ ما كانُوا أَوْلِياءَهُ) حال از ضمير يصدون خواهد بود.
(إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ) اين مفاد جمله(وَ ما كانُوا أَوْلِياءَهُ) را تعليل مىكند و معنايش اين است كه ايشان
نمىتوانند اختياردار خانه خدا بوده و هر كه را بخواهند اجازه ورود داده و از