نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 451
از آنچه گذشت معلوم
شد كه اولا وجه ترتب جمله(نُعَذِّبْ طائِفَةً) بر
جمله(إِنْ نَعْفُ عَنْ
طائِفَةٍ) چيست، و اين اشكال كه
بعضىها[1] بر آيه
كرده و گفتهاند چه ملازمهاى ميان عفو از بعضى و عذاب بعضى هست و اين شرطيت
چه معنايى دارد؟ وارد نيست.
و جوابش اين
است كه: ملازمه و لزوم در اصل، ميان وجوب نزول عذاب بر جماعت و ميان نزول بر بعض
بوده، سپس اين ملازمه از اين دو طرف بجاى ديگرى يعنى به ميان عفو از بعض و نزول بر
بعض منتقل شده است.
و ثانيا،
منظور از عفو ترك عذاب است بخاطر مصلحتى از مصالح دين، نه اينكه به معنى آمرزش
باشد كه مستند به توبه است، چون هيچ وجهى بنظر نمىرسد كه بخاطر آن صحيح باشد
بگوئيم اگر طائفهاى از شما را بخاطر توبهشان بيامرزيم، طائفه ديگر را
بخاطر جرمشان عذاب خواهيم كرد با اينكه اگر منافقين همهشان توبه كنند بطور
قطع همه آمرزيده خواهند شد.
به شهادت
اينكه خود خداى تعالى همه را دعوت به توبه كرده و فرموده:(فَإِنْ
يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ
عَذاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ).
ثالثا، عفو و
بلكه عذاب مذكور در آيه، عفو كردن و نكردن از عذاب دنيوى است، چون به نص آيات
قرآنى عفو از عذاب اخروى ممكن نيست مگر بوسيله توبه يا بوسيله شفاعت، و فرض
اينجاست كه در مورد منافقين نه توبهاى در كار است و نه شفاعتى، اما توبه، مشخص شد
كه مورد نظر آيه نيست. و اما شفاعت، آنهم با آيات شفاعت ثابت شده كه شفاعت در آخرت
جز به مؤمنينى كه ايمانشان مورد رضايت باشد نمىرسد، و ما بحث از آن را در جلد اول
اين كتاب گذرانديم، پس، قطعا مقصود از عفو، عفو دنيوى و مقصود از عذاب، عذاب دنيوى
است.
[عفو و
عذاب در جمله:(إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ
طائِفَةً) عفو دنيوى و عذاب دنيوى است]
و رابعا، هيچ
مانعى نيست كه بگوئيم آيه(لا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُمْ
بَعْدَ إِيمانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ ...) تتمه كلام رسول خدا
6 و منظور از عفو و عذاب، عفو و عذاب رسول خدا 6 از ايشان است، كه يكى را
سياست كند، و آن ديگرى را عفو نمايد.
ليكن ظاهر
آيات بعدى اين است كه اين جمله كلام خود خداى تعالى و خطاب به منافقين است، و بدين
جهت بايد گفت: در آيه التفاتى بكار رفته، چون قبلا روى سخن با رسول خدا 6 بود،
اينك در اين جمله خطاب را از رسول خدا 6