نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 400
خواهند گفت: ما
استطاعت جهاد نداريم، دروغ مىگويند و از علم خدا گذشته كه اگر اين سفر سفر نزديكى
بود و سود مادى نزديكى داشت تو را پيروى مىكردند[1].
مؤلف: اين
روايت را صدوق در كتاب معانى الاخبار بسند خود از عبد الاعلى بن اعين از ابى عبد
اللَّه (ع) بهمين صورت نقل كرده[2].
و در تفسير
قمى در ذيل جمله(وَ لكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ) آمده كه
معنايش اين است كه: و ليكن راه آنان تا تبوك دور بود (و بدين جهت عذر آوردند) و
سبب آن اين بوده كه رسول خدا 6 هيچ مسافرتى به آن دورى و به آن دشوارى نكرده (و
به مردم پيشنهاد ننموده) بود[3].
[آماده شدن
مسلمين براى جنگ با روميان و خطبه پيامبر 6 براى آنان قبل از حركت به سوى تبوك]
و اما اصل
مطلب جريانش از اين قرار بوده كه: افرادى كه همهساله از ييلاق از شام به مدينه
برمىگشتند و با خود پتو و خواربار مىآوردند و مردمى عوام بودند، در آن ايام در
مدينه انتشار دادند كه روميان در حال جمع آورى قشون هستند و مىخواهند با لشكرى
انبوه با رسول خدا 6 نبرد كنند، و هرقل با همه لشكريانش حركت كرده و قبائل غسان
و جذام و بهراء و عامله را هم با خود همداستان نموده اينك خودش در حمص مانده و
لشكريانش تا بلقاء رسيدهاند.
رسول خدا 6
وقتى اين معنا را شنيد اصحاب خود را به تبوك كه يكى از شهرهاى بلقاء است فرستاد، و
از آن سو افرادى را به ميان قبائلى كه در حول و حوش مدينه بودند و همچنين به مكه و
نزد افرادى كه از ميان قبائل خزاعه و مزينه و جهينه مسلمان شده بودند فرستاد تا
آنان را بر جهاد تحريك كنند.
آن گاه به
لشكريان خود دستور داد تا لواى جنگ را در ثنية الوداع بيفراشتند، و به افرادى كه
توانايى مالى داشتند دستور داد تا به تهى دستان كمك مالى كنند، و هر كس هر چه
اندوخته دارد بيرون آورده و انفاق كند. لشكر نيز چنين كرده و با تشويق يكديگر
لشكرى نيرومندى تشكيل دادند.
آن گاه رسول
خدا 6 به خطبه ايستاد و بعد از حمد و ثناى پروردگار فرمود: اى مردم! راستترين
گفتارها كتاب خدا و سزاوارترين سفارشات تقوا و بهترين ملتها ملت ابراهيم و
نيكوترين سنتها سنت محمد و شريفترين سخنان ذكر خدا و بهترين داستانها