نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 399
پس معلوم شد آن جوابى
كه اين آقا در آخر كلامش به آن مفسر داده عينا همان حرفى است كه خودش آن را تضعيف
كرده و گفته بود: اصل مذكور اصلى ندارد اينك خودش همين اصل را با
عباراتى ديگر مورد استدلال قرار داده است.
از همين جهت
اشكال بر يك روايت ديگرى كه در الدر المنثور آن را از ابن مردويه از انس بن مالك
نقل كرده معلوم مىشود. روايت اين است كه انس گفت: رسول خدا 6 و ابو بكر وارد
غار حرا شدند، پس آن گه ابو بكر به رسول خدا 6 عرض كرد: جاى ما آن قدر روشن و
پيداست كه اگر كسى جاى پاى خود را ببيند من و تو را خواهد ديد. حضرت فرمود: چه فكر
مىكنى در باره دو نفرى كه سومى آن دو خداست، خداوند سكينت خود را بر تو نازل كرد،
و مرا به لشكريانى كه شماها نمىبينيد تاييد فرمود[1].
صرفنظر از
اينكه اين روايت متعرض غار حرا شده، و حال آنكه با اخبار مستفيضه و بسيار زياد
ثابت شده كه نزول آيه مورد بحث مربوط به غار ثور است نه غار حرا، اين اشكال در آن
هست كه سياق آيه را تفكيك كرده، يك ضمير به ابى بكر و يك ضمير ديگر را به رسول خدا
6 برگردانيده، و يك سياق اجازه چنين تفكيكى را نمىدهد.
آلوسى در روح
المعانى هر دو ضمير را به ابى بكر برگردانيده و روايت را چنين آورده:
خداوند سكينت خود را بر تو (ابى بكر) نازل كرده، و تو را بجنودى كه شماها
نمىبينيد تاييد نموده [2].
و ما
نمىدانيم كداميك از اين دو نقل اصل و كداميك دست خورده و تحريف شده است. و بفرضى
كه نقل آلوسى درست باشد علاوه بر آن اشكالهايى كه در بيان سابق گذشت اشكال ديگرى
دارد، و آن اين است كه در غار، غير از رسول خدا 6 و ابو بكر كسى ديگرى نبوده پس
در جمله شماها نمىبينيد روى سخن با چه كسانى است؟.
و در تفسير
قمى در ذيل آيه(لَوْ كانَ عَرَضاً قَرِيباً وَ سَفَراً قاصِداً) از ابى
الجارود از امام ابى جعفر (ع) روايت آمده كه فرمود: مقصود اين است كه اگر غنيمت
نزديكى در بين بود تو را پيروى مىكردند[3].
و در تفسير
عياشى از زرارة و حمران و محمد بن مسلم از ابى جعفر و ابى عبد اللَّه (ع) روايت
كرده كه در ذيل آيه مزبور فرمودهاند: معنايش اين است كه اينها كه