responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 385

وى نرسيده بود، و اشتباه در اينگونه موارد از انبياء- ع- جايز و ممكن است، آنكه جايز نيست صدور مخالفت وحى و نافرمانى خدا است، كه بطور اتفاق انبياء- ع- از آن معصومند. و محال است كه پيغمبر خدا دروغ بگويد، و يا در آنچه كه به وى وحى شده خطا برود و يا عملا با آن مخالفت كند.

و نظير اين اشتباه و اين عتاب در سوره انفال آمده كه خداوند رسول گرامى خود را عتاب مى‌كند به اينكه چرا از اسراى بدر فديه گرفتى و آزادشان كردى، و مى‌فرمايد:(ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرى‌ حَتَّى يُثْخِنَ فِي الْأَرْضِ تُرِيدُونَ عَرَضَ الدُّنْيا وَ اللَّهُ يُرِيدُ الْآخِرَةَ)[1] آن گاه دنباله آن مى‌فرمايد: اگر قبلا حكمى از قلم قضا نگذشته بود، اين عمل اقتضاى نزول عذاب دردناكى را داشت، ولى آن حكم قضايى مانع شد. اين بود تلخيص گفتار مفسر نامبرده.

[جواب به صاحب المنار و بيان اينكه عمل رسول خدا 6 اولى و اصلح بوده است نه ترك اولى‌]

و چقدر خوب بود مى‌فهميديم كه اين مفسر در كلام خودش چه چيزى اضافه بر كلام فخر رازى گفته. رازى و غير او هم همين را مى‌گفتند كه عفو در مقابل ترك اولى بوده. و ترك اولى در عرف متشرعه ذنب شمرده نمى‌شود و مستتبع عقاب نيست. حاصل حرف اين مفسر هم همين بود كه عفو در مقابل ترك اصلح بوده. تنها تفاوتى كه ميان گفته وى و گفتار رازى است اين است كه وى ترك اصلح را ذنب لغوى دانسته.

و ما در سابق بيان كرديم كه به دلالت آيات قرآنى اذن رسول خدا 6 نه ذنب عرفى بود نه لغوى. زيرا بيرون نرفتن منافقين و تخلفشان از جهاد اولى و اصلح بود، و فائده و مصلحت آن اين بود كه لشكريان اسلام را دچار فتنه و اختلاف كلمه نكردند. و اين مصلحت بعينه در صورت اجازه ندادن آن جناب نيز وجود داشت، زيرا اگر هم اجازه نمى‌داد منافقين در جهاد شركت نمى‌كردند و پيغمبر اكرم 6 اين معنا را مى‌دانست، چون قبلا كفر و نفاق آنان برايش ثابت شده بود، چنان كه قرآن كريم هم به وى خبر مى‌دهد كه:(وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً). پس، از اينكه هيچ گونه جنب و جوشى از خود نشان ندادند پيدا بود كه نمى‌خواستند در جهاد شركت جويند، و رسول خدا 6 اجل از اين بود كه مطلبى را كه همه مى‌دانند او نداند.

آنهم با اينكه خود قرآن در آيه‌(وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ)[2] او را آشنا و مطلع از منافقين دانسته با اين حال چگونه ممكن است رسول خدا 6 از كلمات كسانى‌


[1] سوره انفال آيه 67

[2] تو آنان را از لحن گفتارشان خوب مى‌شناسى. سوره محمد آيه 30

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 385
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست