نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 9 صفحه : 258
مورد بحث كه تعذيب را
منحصرا به خدا نسبت داده و نيروى مؤمنين را به منزله آلتى كه از خودش هيچگونه
تاثيرى ندارد معرفى كرده است.
جبائى كه از معتزله است از اين گفتار پاسخ داده و چنين گفته است: اگر صحيح
باشد به آن معنايى كه فخر رازى ادعا كرده، بگوئيم: خداوند كافران را با دست مؤمنان
عذاب داده چرا جائز نباشد بگوئيم، خداوند مؤمنان را به دست كافران عذاب كرد، و اين
خداست كه به زبان كفار انبياى خود را تكذيب مىكند، و با زبان ايشان مؤمنان را
لعنت و دشنام مىفرستد؟ چون همانطورى كه تو مىگويى دست مؤمنان آلت دست خداست ما
نيز مىگوئيم دست و زبان كفار آلت دست اوست چون دست و زبان همه مخلوق اوست، و چون
نمىتوانيم چنين حرفى را بزنيم پس معلوم مىشود كه اعمال بندگان مخلوق خدا نيست
بلكه مخلوق خود آنان است.
و نيز معلوم
مىشود اينكه در آيه مورد بحث، عذاب را به خداى تعالى نسبت داده، از باب يك نوع
توسع و مجازگويى است، و به اين مناسبت است كه عمل مؤمنان به دستور و لطف خدايى
انجام يافته است هم چنان كه همه اطاعتها و كارهاى نيك مؤمنان را به خود نسبت
داده، چون مؤمنان به امر او و به كمك توفيق او انجام دادهاند.
فخر رازى هم
برگشته در پاسخ جبائى چنين گفته است: اصحاب ما اشاعره به همه گفتههاى جبائى و
اصحابش ملتزمند، ما نيز مىگوئيم نه تنها كارهاى نيك مستند به خداست بلكه كارهاى
زشت بندگان نيز مستند به اوست، آرى اشاعره در حقيقت ملتزم به اين معانى هستند هر
چند به خاطر رعايت ادب نسبت به خداوند به زبان خود نمىآورند، اين بود خلاصه بحث
فخر رازى[1].
[جواب به
اشاعره و بيان اشكال عمده مذهب آنان كه انكار اصل عليت مىباشد]
و بحثهايى
كه در اين كتاب در پيرامون اين معانى گذشته براى روشن كردن حق مطلب و اشتباهاتى كه
هر دو فريق اشاعره و معتزله به آن دچار شدند كاملا كفايت مىكند و اينك در اينجا
نيز به جواب آنان مبادرت مىشود.
اينكه
اشعريها گفتند ما به همه اين لوازم ملتزم هستيم براى اين است كه آقايان رابطه عليت
و معلوليت ميان موجودات را انكار كرده و آن را منحصر كردهاند به ميان خدا و خلق،
و پنداشتهاند كه هيچ سبب و علتى در عالم وجود ندارد- نه بطور مستقل و نه غير
مستقل- جز خداى تعالى، و اين رابطه سببى كه ما ميان موجودات مىبينيم در حقيقت
اسمى بيش نبوده و واقعيتى