responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 257

اين شواهدى بود از آياتى كه نسبت خلق را به اعمالى داده كه از روى اراده و شعور، از انسان سرمى‌زند، و اما اعمالى كه تحققش متوقف بر اراده و شعور نيست از قبيل افعال طبيعى مانند زنده شدن زمين و روئيدن نباتات و بيرون شدن و شكفتن دانه‌ها و جارى شدن نهرها و به راه افتادن كشتى‌ها و امثال آن، در آيات بى‌شمارى نيز به خدا نسبت داده شده است.

و هيچ منافاتى ندارد كه اينگونه اعمال، هم به خدا و امر او نسبت داده شود و هم به اسباب و علل طبيعى، چون اين دو نسبت در عرض هم نيستند تا يكى از آنها با ديگرى منافات داشته باشد بلكه در طول هم قرار دارند، و نسبت دادن يك فعل به دو فاعل محذورى ندارد.

و ما در ضمن بحث‌هاى گذشته خود شبهه‌اى را كه ماديون كرده بودند- كه چطور قرآن حوادث عالم از قبيل: سيلها و زلزله‌ها و قحطى‌ها و وبا و طاعون را به خدا نسبت داده و حال آنكه بشر امروز به عوامل و اسباب طبيعى آنها دست يافته است- دفع كرده و گفتيم: آقايان ميان علل عرضى و اسباب طولى خلط كرده و پنداشته‌اند كه اگر فعل و يا حادثه‌اى مستند به علل طبيعيش شد دليل بر اين مى‌شود كه ادعاى قرآن و اعتقاد خداپرستان مبنى بر اينكه همه اينها مستند به مسبب الاسباب و به آن خدايى است كه مرجع همه امور به سوى اوست باطل است.

[استدلال اشاعره به آيه:(قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ ...) براى اثبات جبر و اينكه افعال انسان و آثار آن فقط مستند به خدا است‌]

اشاعره و معتزله، در آيه قبلى يعنى آيه:(قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ) و آيات مشابه آن بحث عجيب و غريبى دارند كه فخر رازى آن را بطور مفصل در تفسير خود آورده و ما در اينجا خلاصه‌اش را ايراد مى‌كنيم:

وى مى‌گويد: اشاعره به آيه‌(قاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ ...) استدلال كرده‌اند بر اينكه افعال بندگان، همه مخلوق خداست و مردم در كارهايشان مجبور بوده و از خود اختيارى ندارند، به دليل اينكه خداوند در اين آيه فرموده: خداوند آن كسى است كه به دست مؤمنين، مشركين را عذاب داد و عده‌اى را كشته و عده‌اى ديگر را مجروح كرد و اين بيان، دليل بر اين است كه دست‌هاى مؤمنين عينا مانند شمشيرها و نيزه‌هايشان آلت صرف بوده و از خود هيچ گونه تاثيرى ندارند بلكه فعل و اثر هر چه هست از خداست، و تعبير كسبت ايديهم- آنچه كرده‌اند كه مناط تكليف است يك اسم بى مسمائى بيش نيست.

و دلالت آيه مزبور از آيه:(وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى‌)[1] بر مدعاى ما قوى‌تر است، چون در اين آيه نسبت تيراندازى را در عين اينكه از رسول خدا 6 نفى نموده و به خدا نسبت مى‌دهد به رسول خدا 6 هم مستند مى‌كند به خلاف آيه‌


[1] سوره انفال آيه 17

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 9  صفحه : 257
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست